مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

 اهل مطالعه و کتاب خواندن بود. زیر و بم تروریست‌ها را می‌دانست. از داخل میدان نیز خیلی از حرف‌ها را گرفته بود. رزمنده‌ای که از اوایل سال ۹۲ به همراه ده‌ها نفر از دوستانش راهی سوریه شد؛ تا علیه تروریست‌ها بجنگد. اهل جنگ و جهاد هم بود.

خبرگزاری تسنیم، حجت الاسلام والمسلمین علی شیرازی، مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه قدس:

اهل مطالعه و کتاب خواندن بود. زیر و بم تروریست‌ها را می‌دانست. خیلی از شناختش را از لابلای کتاب‌ها درآورده بود. از داخل میدان نیز خیلی از حرف‌ها را گرفته بود. باور نمی‌کردی او یک مقنی است. رزمنده‌ای که از اوایل سال 1392 به همراه ده‌ها نفر از دوستانش راهی سوریه شد؛ تا علیه تروریست‌ها بجنگد. اهل جنگ و جهاد هم بود. یک سال علیه طالبان در افغانستان جنگیده بود. خاکِ آن سرزمین، خاطرات سید محمد حسن را فراموش نمی‌کند. رزمی خستگی ناپذیر که از او متخصصی کم‌نظیر در تخریب و اطلاعات و عملیات ساخته بود.

سید کتاب‌های طلبگی را هم مرور کرده بود تا با فهم بیشتر دین و خودسازی در میدان نبرد با نفس، جنگ با داعش را زیباتر رقم بزند. در اوج روزهایی که به عنوان فرمانده تیپ حضرت ابوالفضل(ع) بود و یا در جایگاه معاونت لشکر فاطمیون می‌جنگید، هیچ تفاوتی در چهره‌اش با روزهایی که عنوان مقنی را برخود گرفته بود، نداشت.

بسیار ساده و بی‌تکلف، لباس‌هایش را خودش می‌شست و گاه مثل یک خادمی، شهردار بچه‌ها بود. در میدان نبرد نیز از ابوحامد و فاتح عقب نمی‌ماند و شجاعتش زبانزد صدرزاده و بادپا بود. حالا هم در کنار هم آرام گرفته‌اند و سید محمد حسن حسینی، فرمانده کهنه‌کار مدافعان حرم و از بنیانگذاران لشکر فاطمیون به آرزوی دیرینه‌اش که شهادت بود رسیده است.

ذکر دائمش در خواست شهادت بود و می‌گفت مرگ طبیعی، خسارت است. باید آنقدر در دعا اصرار کنیم، تا به شهادت برسیم. در فراق یاران میدان نبرد می‌نالید، اشک در چشم‌هایش حلقه می‌زد و می‌گفت: کاش به ابوحامد و فاتح و صدرزاده و مالامیری و بادپا ملحق ‌شوم! شانزدهم خرداد 1395 آرزویش برآورده شد. در منطقه حوص از تدمر؛ به همرزمان شهیدش پیوست. یک پهپاد تله گذاری‌شده خرجش کردند. چه زیبا فدایی زینب کبری (س) شد. همانطور که با حضرتش حرف زده بود و خودش خواسته بود.

حالا پیکر مطهر و خونینش؛ مهمان شهدای عزیز شده است. درست در همانجایی دفنش کردند که خودش قبل از شهادت مشخص کرده بود و به همسرش گفته بود. البته خیلی از حرف‌ها را نگفت و رفت. نزدیکترین افراد به او، حتی خانواده‌‌اش تا پس از شهادت نمی‌دانستند که سید فرمانده است. خود را کفش جفت کن رزمنده‌ها معرفی می‌کرد. خیلی‌ها هرگز از زبان او نشنیدند که بارها مجروح شده است و جانباز میدان نبرد با تکفیری‌هاست! طبیعی است که وقتی در میان رزمندگان هم سخن می‌گفت و یا خاطره تعریف می‌کرد، خودی نبیند و از خود نگوید.

یکبار هم نگفت که خط شکن بوده و یا در بسیاری از شناسایی‌ها، حضور فعال داشته است. همین اخلاص و بی‌تکلف بودن و اخلاق نیکو و زیبایی او، اتاق و سنگرش را محل رفت و آمد ونشست‌های صمیمی کرده بود. در اوج سخت کوشی و ناآرامی، مهران و جذاب بود. عارف بود و متواضع، صادق بود و حکیمانه تصمیم می‌گرفت و حکیمانه فرمان می‌داد و حکیمانه سخن می‌گفت. برای همین مشهور به سیدحکیم بود.

چه حکیمانه از شهیدان و عظمت آنها سخن می‌گفت؛ و چه زیبا از اولین شهید مذبوح فاطمیون؛ رضا اسماعیلی، حرف می‌زد و مقاومت رضا را در زیر خنجر ابن ملجم زمان می‌ستود.
به یقین می‌دانست که فردا نیز خودش چون رضا، فریاد یاعلی‌اش، گوش تروریست‌ها را کر می‌کند و خونش، شمشیر داعش را کند می‌کند. حالا حکیم و فاتح، فتح کننده سنگرهایی از جنس فولادند. دلهای سنگی را نیز جذب کرد‌اند. خون شهدای حرم و خون شهدای فاطمیون، شکافنده قلب‌هایی است که از آنان نور ایمان تراوش می‌کند و طوفان گمراهی را درهم می‌شکند.

جوان‌های نور گرفته از حیات شهادت آن رادمردان سترگ، حالا پا به میدان جهادی گذارده‌اند که فتح جهان و نفی پوچی و باطل، ثمره تلاش مجاهدان آن عرصه جهادی است. مطمئنم که در آینده‌ای نه چندان دور، دوران ظلمت و تاریکی سپری می‌شود و همه برگرد ایام حق، خیمه خلاصی جهان از زیر نوع استعمارگران برپا می‌کنیم و شعار عدالت خواهی مجاهدان این عرصه، جامه عمل می‌پوشد و دنیا مملو از زیبایی‌ها می‌شود.


شهید جمشیدی دراردوی جهادی

شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۶، ۰۵:۵۰ ب.ظ


اردوی جهادی در یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان...

@molazemanharam69

اول نیروهای زیر دستم و بعد خودم

شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۶، ۰۵:۴۱ ب.ظ


 حاج آقا مسئول نمایندگی ولی فقیه در ناحیه بود. قسمت نمایندگی ۴ اتاق داشت و به خاطر کمبود تجهیزات به این رده ۳عدد کولر به مرور زمان تحویل دادند. ایشان در همه اتاق ها به جز اتاق خودشان کولر نصب کردند، 

می گفت اول نیروهای زیر دستم و بعد خودم. خیلی به ایشان می گفتند که شما مسئول هستید و مهمان و مراجعه کننده زیاد برای شما می آید و مناسب نیست که کولر نداشته باشید ولی ایشان می گفت: اولویت با نیروهایم  است؛ خاطرم هست که در ماه رمضان سال ۹۳ که هوا به شدت گرم بود، بیش تر اوقات را با یک پنکه دستی می گذراند.

راوی:  دوست و همکار شهید

حجت الاسلام شهید محمدعلی قلی زاده

از استان چهارمحال و بختیاری

 مسئول نمایندگی ولی فقیه یگان امنیتی قم 

شهادت: بهمن ۱۳۹۴ سوریه

(عملیات آزادسازی نبل و الزهرا)

@bisimchi1

شهیــد محمــد پنـاهــی

شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۶، ۰۵:۳۵ ب.ظ

شهیــد محمــد پنـاهــی متولدسال1372 درشهر هشتگرد با تحصیلات راهنمایی و مشغول به حرفه جوشکاری پسری شجاع و خوش غیرت و خلاق... و عاشق اهل بیت علیهم السلام

 به همین دلیل هم راهیِ سوریه شد اما به محمد اجازه رفتن ندادم بعد از اینکه از ایران برگشتم... متوجه شدم به عشق بی بی زینب راهیِ دفاع حرم شده است.

 بعد از یک ماه محمد را بخاطر مشکلات تنفسی  (تنگی نفس ) که داشت طبق نظر دکتر به ایران بازگرداندند...

 همیشه به خواهرانش میگفت: من باید برگردم و از حرم  دفاع کنم.

آن ها به محمد میگفتند: نرو شهید می شوی و... با لبخندی که همیشه به لب داشت در جوابشان میگفت: هیچوقت قراموش نکنید، شهادت لیاقت می خواهد... خدا کند من نیز به این لیاقت برسم و شهید شوم

 همان روز با خانواده تماس گرفتم و خبر پدرشدنم را به آنان دادم... خبر بدنیا آمدن اولین نوه پسری خانواده همه خوشحال شدند و... محمد از خوشحالی زیاد سکوت میکند و می گوید: خوش به حالتان که همه فرزند امیر را 

می بینید ولی من نمی بینم و...

 چند هفته بعد باز راهیِ سوریه شد هفته ای چند بار از آنجا با ما تماس میگرفت آخرین بار گفته بود: هفته بعد بر میگردم... اما تا چند ماه از محمد خبری نشد، چند ماه بعددوستانش با ما تماس میگیرند تا برویم و کیف محمد را تحویل بگیریم...

 شب قبل از عملیات بعداز نماز طی صحبت با دوستانش به آنان می گوید: من سرباز گمنام امام زمان عج هستم اگر در این عملیات شهید شدم و نتوانستید پیکرم را برگردانید، کیفم را به خانواده ام برسانید...»

 روز عملیات بعداز شهادت دوستش بسیار ناراحت می شود و با انگیزه بیشتری میجنگد... سرانجام بر اثر اصابت گلوله به پیشانی و سینه به شهادت می رسد.

 همرزمانش موفق به برگرداندن پیکر محمد نمی شوند...چندروز بعد بچه ها موفق به پس گیری همان تپه ای که محمد به شهادت رسید، شدند اما بعداز جست و جو خبری از پیکر محمد نبود گویا پیکر شهید محمد پناهی دست دشمن افتاده...

راوے: بــرادر شهیــد

روحـش شـاد و یـادش گـرامــی

گروه فرهنگے سـرداران_بے_مـرز

https://telegram.me/joinchat/D7HRmT8L2XFeVuNZ7v8YUQ

شهادتت مبارک (سعید صالحانی)

شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۳۸ ب.ظ


هواے شهر بهارے ولے غم انگیز است

بهار اگر تو نباشے شبیہ پائیز است

شهادتت مبارک ای فدایی زینب

شهید مدافع حرم

سعید خواجه صالحانی

@Haram69

به عشق 12 رفیق شفیق

چهارشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۶، ۰۶:۰۷ ب.ظ

شهیدان زنده و پاینده هستند...

همیشه شاهد و بیننده هستند...

مبادا سستی و تردید، یا شک...

ز راه پاکشان یک ذره غفلت....

"ابوحامد"تو در تل قرینی....

تو با" فاتح"هنوزم همنشینی.... 

"ابوقاسم" تو بی پیکر شهیدی....

نمیدانم تو هم بی سر شهیدی؟...

"ابوهادی" تو نورانی ترینی....

تو "مهدی صابری" را همنشینی....

"ابوفاضل" پر از شور و صفایی... 

تو با لبخند زیبایت کجایی؟....

"حسینی،موسوی،بخشی" بیایید...

غبار از گنبد بی بی زدایید....

شهید ای" ذوالفقار"، ای شیر مردان...

به قربان نگاه پاکت ای جان...

تو" اسماعیلی" و بی سر شهیدی... 

سرت بر زانوی حیدر شهیدی... 

تو" سید مصطفی" فرمانده هستی....

تو در صدری، همان"صدرزاده "هستی....

تو زیبا پر کشیدی سوی جنت...

سبکبالی تو، باشد مبارک...

شهیدان دستگیر و رهنمایند...

همه شاه نجف را جان فدایند...

@molazemanharam69

 

امروز سالروز تولد شهید مدافع حرم

جاویدالاثر إسداله ابراهیمی 

روحش شاد 

عکس شهید سال گذشته سوریه

@molazemanharam69

تولد شهید مدافع حرم قاسم غریب مبارک

سه شنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۶، ۰۷:۴۳ ب.ظ


اول فروردین

تولد شهید مدافع حرم قاسم غریب مبارک

ڪانال مدافعان حــرم

@Iran_Iran

لحظه ی تحویل سال مزار شهید محمدرضا فخیمی

دوشنبه, ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۲۵ ب.ظ

لحظه ی تحویل سال مزار شهید محمدرضا فخیمی هریس 

عید نوروز ۱۳۹۶ مبارک

@MolazemanHaram69

مزار شهید بیضائی

دوشنبه, ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۲۲ ب.ظ


@molazemanharam69

سفره هفت سین امسال بر روی مزار شهدای مدافع حرم قم در گلزار شهدا 

عیدتون مبارک

@molazemanharam69

مزار پاک شهید مدافع حرم علی شاهسنایی

دوشنبه, ۳۰ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۱۷ ب.ظ


سالی که بهارش قدم فاطمه باشد. صدهابرکت ازکرم فاطمه باشد.

 امید که یک مژده زصدها خبرخوش.

 پیغام فرج درحرم فاطمه باشد

مزار پاک شهید مدافع حرم

 علی شاهسنایی

@molazemanharam69 

علیرضاجان سالروز آسمانی شدنت مبارک

يكشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۲۳ ب.ظ

مثل تـــــــــــو

در ره دلــــــبر

بدهم جــــــان

عشــــــق است

حیف از آن سر

که دو دستی..

به بدن میچسبد

@MolazemanHaram69

یا مقلب القلوب

يكشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۰۲ ب.ظ

 یا مقلب القلوب.

با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر

هیچکس..

هیچکس اینجا به تو مانند نشد...

شهید دهقان

شهید رسول خلیلی

فاضل نظری

 @molazemanharam69 

دلنوشته دلتنگی

يكشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ب.ظ

[

سلام جانا 

از احوالت بگو 

بگو کجایی چه میکنی 

به قول خودت ما رو نمیبینی خوشحالی؟!

دلم تنگ شده برای همه چیز برای تک تک لحظات شیرین و تلخ زندگیمان

دلم تنگ شده برای خودت

در باورم نمی گنجد که 11 ماه دوری تو را تاب آورده باشم

نمی دانم خدا چه صبر عظیمی در دلم گذاشته که تا دلم میگیرد حس می کنم عطر وجودت در خانه طنین انداز می شود .بیشتر دلم میگیرد و بغض راه گویم را می بندد اما اشک ...انگار خدا چشمه اشکم را خشکانده 😔

فردا روز زن است جانا قولت یادت هست 

ای کاش 

ای کاش 

ای کاش 

بزرگترین هدیه روز زن دنیا را به من میدادی ،    🌹 با آمدنت🌹

ای کاش فقط می آمدی 

مسافر جامانده من سال 95 رفتی تنها دو روز تا تحویل بهار مانده بیا و وجودت را قبل از آن به من تحویل بده😭😭

هنوز صدای گرمت در گوشم می پیچد 

اما تا رویم را برمیگردانم با جای خالیه تو رو برو میشوم.اما باز چشمانم را میبندم و خانه را با تو تصور می کنم تا آرام گیرم.

ای کاش که امسال مهدی فاطمه بیاید و 

تمام دلتنگی ها به سر شود  و همه آرام بگیریم.

دلنوشته دلتنگی 

همسرانه 

کانال رسمی شهید جاویدالاثر علیرضا بریری 

 @shahidalirezaboriri