مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

به صحبت‌های رهبر انقلاب دغدغه خاصی داشت

سه شنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۳۸ ب.ظ

به روایت همسر شهید

آقا محسن نسبت به صحبت‌های رهبر انقلاب دغدغه خاصی داشت و شب‌هایی بود که تا صبح بیدار می‌ماند، کتاب می‌خواند و روی بیانات حضرت آقا کار می‌کرد و نکات مهم آن را در داخل سایت یا کانال‌ تلگرامی‌شان می‌گذاشت.

محسن از همان نوجوانی در کارهای فرهنگی فعال بود، همیشه در اردوهای جهادی شرکت می‌کرد. یکی از اعضای فعال موسسه شهیدحاج احمد کاظمی بود و کلا فعالیت‌های جهادی‌اش را از همینجا شروع کرد و حالا که نگاه می‌کنم می‌بینم حتی مسیر زندگی‌اش را هم ازهمین موسسه پیدا کرد و ادامه داد. 

محسن همیشه در پایگاه بسیج فعال بود، این اواخر در فضای مجازی از نظر فرهنگی بسیار فعال بود، می‌گفت مقام معظم رهبری وقتی که فرموده‌اند: «جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است.» تکلیف ما را در انجام کار فرهنگی روشن کرده‌اند و ما نباید این عرصه فرهنگی را خالی بگذاریم و واقعا دغدغه اش کار فرهنگی بود. 

محسن خیلی خیلی زیاد کتاب می‌خواند، هروقت هم جایی به مشکل می‌خورد و گیر می‌کرد، می‌گفت حتما کتاب کم خواندم که اینطور شده...

شهید محسن حججی

شهید مدافع حرم

@modafeonharem

نامه شهید مدافع حرم مهدی حسینی در روز زن به همسرگرامیشان؛

سلام جانم...

من خدا رو شکر می کنم و خوشحالم که همیشه همسری داشتم و دارم که فدایی اهل بیته و آسایش و آرامش زندگیش را در سایه عنایت اهل بیت علیهم السلام میدونه و اگر وقتی چیزی میگه از تنگناها و مشکلاته .

ولی اینو میدونم که همیشه مثل یه شیر زن از پس تمام مشکلات بر میاد.

 همسر عزیزم هر وقت به نماز می ایستم یا به زیارت میروم از خدا می خوام که ثواب زیادی نصیبت کنه که من با فراق بال و بدون هیچ مشکلی اینجام.

 ای آرامش روحم چه خوب گفت: امام روح الله که از دامن زن مرد به معراج میرود وقتی در این کلام تعمق می کنم و نگاهی به زندگی سراسر غیبت خودم می اندازم پی به همه چیز می برم انشاءالله که بی بی دو عالم من را برای غلامی فرزندان و تو را برای کنیزی انتخاب نماید و چه سعادتی بالاتر از این و در پایان از خداوند متعال خواستارم که به شما و این حقیر صبر عنایت فرماید. یا علی

@modafeonharem

روزت مبارک مرد آسمانی

يكشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۵۵ ب.ظ

روز مهندس مبارک..

مهندسی کامپیوتر میخوند اما جنگ که شروع شد دانشگاه را به عشق بی‌بی زینب(س) رها کرد ورفت ودر وصیت‌نامه ی خود نوشت:

...هرچند عده ای از برادران دینی وهم وطنم در دفاع از امت های مظلوم در سوریه و عراق والخصوص یمن به شهادت میرسند ننگم امد در این راه نروم وبمانم...

در بهمن ماه 1394 در سوریه(حلب) مورد اصابت گلوله های دشمن قرار گرفت وبه شهادت رسید.

مدافع حرم

دانشجوی مهندس شهید احمد حاجیوند الیاسی

روزت مبارک مرد آسمانی

https://eitaa.com/ahmadelyasi1369

تا لحظه آخر زیارت عاشورا میخوند...

يكشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۵۲ ب.ظ

حاج احمد دغدغه دار بود، همیشه در حال جمع کردن خاطرات از خانواده شهدا بود

 احمد بعد از اینکه از پهلو تیر میخوره، خودشو یک کیلومتر میکشه عقب  ۱۰ روز تو بیمارستان‌ حلب بستری میشه،

و کلیه هاشو از دست میده

شب آخر میگفت قربون حضرت زهرا برم چی کشیدی  تا لحظه آخر داشت زیارت عاشورا میخوند...

شهید مدافع حرم

 احمد اسماعیلی

ایام شهادت

@modafeonharem

دلتنگے برای شهادت یڪ عنایـت است

جمعه, ۳ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۴۷ ب.ظ

در این آشوبِ شهـر ...

دلتنگے برای شهادت 

یڪ عنایـت است ...

باید شاڪر باشم خدا را 

ڪہ هنوز دلتنگم مے ڪند 

براے شمـا ....

اللّهمّ ارْزُقْنا مَنازِلَ الشُّهداء

@ra_sooll


شروع زندگی مشترک

سال ۱۳۹۱ با روح‌الله پای سفره عقد نشستم. زندگی‌ام با او کوتاه بود ولی طعم خوشبختی را با او چشیدم. آنقدر که خودم را خوشبخت‌ترین دختر دنیا می‌دانم.

دوران عقدمان که دوسال طول کشید، اکثر اوقات روح‌الله در مأموریت‌های کاری به سر می‌برد و ما به دور از هم بودیم. در این دوران که همسران دوست دارند در کنار هم باشند، اما من از این دوری‌ها و ندیدن‌ها اصلاً ناراضی نبودم، چون می‌دانستم روح‌الله عاشق کارش است و هیچ‌وقت گلایه نمی‌کردم تا با خیال آسوده انجام وظیفه‌اش را بکند و حتی ذره‌ای فکرش مشغول نباشد. 

شهریور سال 92 من و روح‌الله در خانه‌ی کوچک 45 متری در مرکز تهران زندگی مشترک خود را شروع کردیم و شروع زندگی‌مان ساده، زیبا و راه‌های ورود تجملات را بستیم که وارد مراسم عروسی و بعداً زندگی‌مان نشود و دو سال هم با هم زیر یک سقف مشترک زندگی کردیم.

تدارکات ازدواج را در حد و اندازه آبروی خانواده برگزار کردیم. همه چیز خیلی زود سر و سامان گرفت. البته می‌دانستم قرار نیست به خانه مردی بروم که همه امکانات زندگی‌ام از همان اول تأمین باشد. اما معتقد بودم که باهم کار می‌کنیم و زندگی‌مان را می‌سازیم. 

رفتیم حوالی میدان امام حسین(ع) خانه‌ای 45 مترمربعی اجاره کردیم و زندگی‌مان شروع شد. با اینکه خانه‌ام کوچک بود ولی برای من حکم کاخ داشت که من ملکه‌اش بودم. از همان ابتدا می‌دانستم با چه کسی ازدواج کرده‌ام. یعنی می‌دانستم شهادت و دفاع از کشور حرف اول روح‌الله است. حرف شهادت در خانه‌مان بود ولی فکرش را نمی‌کردم روح‌الله شهید شود.»

      شهید مدافع حرم روح الله قربانی

                  راوی همسر شهید

@AhmadMashlab1995

به جای رخت دامادی لباس‌خون به تن دارم

جمعه, ۳ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۳۹ ب.ظ

«حسین» سر کوچه ایستاده بود و دشمن را زیر رگبار گرفته بود و حتی اجازه نمیداد یک داعشی رد شود☝️، تا اینکه بچه ها زخمی ها و شهدا رو کشیدن عقب و بعد از آن فرمان عقب نشینی میدهند که «حسین» جلو بوده و بخاطر سر و صدای زیاد درگیری، فرمان را نمیشنود.

وقتی گروه به عقب میگردد متوجه می شوند که «حسین» نیست و وقتی که به دنبالش می روند در کمال ناباوری می بینند که شهید شده است.

او ازقبل شهادت به دلش افتاده بود و روز عملیات به دوستانش گفته بود من شهید میشوم بیاید با من عکس بگیرید. قبل از رفتن به سوریه هم پرچمی را که مزین به نام حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) و متبرک به ضریح امام رضا (علیه السلام) بود را به خانواده داده بود وگفته بود هر وقت شهید شدم آن را داخل کفنم بگذارید و شعری راهم وصیت کرده بود روی سنگ قبرش بنویسند:

ببوسم دستت ای مادر که پروردی مرا آزاد

بیا بابا تماشا کن که فرزندت شده داماد

به حجله میروم شادان ولی زخمی به تن دارم

به جای رخت دامادی لباس‌خون به تن دارم

شهید مدافع حرم حسین فیاض

@modafeonharem

شهید مدافع ‌حرم مصطفی زاهدی ایام شهادت

چهارشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۵۱ ب.ظ

در آخرین اعزام تک دخترمان خیلی ناراحت بود. چند دفعه از پدرش خواست منصرف شود. می‌گفت: بابا الان موقع استراحت شماست. به اندازه کافی چه زمان جنگ و چه حالا رفته‌اید.

 ولی هیچ کس نتوانست با حرف‌هایش حاج مصطفی را از رفتن به جبهه مقاومت منصرف کند. آقا مصطفی همیشه ساکش بسته و آماده رفتن بود. از رفتن راهیان نور گرفته تا اغتشاشاتی که سال ۹۵ در کاشان و بیدگل رخ داد، ایشان اصلاً خواب و خوراک نداشت

 مرتباً بیرون بود و حراست منطقه را به عهده گرفته بود. اگر کسی برخلاف رهبر و انقلاب صحبت می‌کرد خیلی ناراحت می‌شد و برخورد می‌کرد.بعنوان خادم موکب باب‌المراد درکربلا همیشه درماه صفر درسفر بود و تایک‌ماه جلوتر ازهمه برای اربعین به کربلا میرفت تاخادمی زائران را بکند.

شهید مدافع ‌حرم مصطفی زاهدی

ایام شهادت

@modafeonharem

روضه های فاطمیه را خیلی با سوز میخواند

چهارشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۴۹ ب.ظ

عاشق حضرت زهرا (س) بود.

روضه های فاطمیه را خیلی با سوز میخواند.

یک وقت هایی هم آخرشب زنگ میزد میگفت باهات کار دارم.

حالا دو تا هیئت رفته. هم مداحی کرده هم روضه خوانده و هم گریه کرده و سینه زده.

اما آخر شب میگفت بیا یک روضه چند نفری بخونیم و گریه کنیم.

میگفت هرچی برای مادر گریه کنیم کمه.

خط خوبی هم داشت.

همیشه کنار دفتر یادداشت یا کتاب و جزوش اسماء متبرک اهل بیت را با خط خوش می نوشت.

وزیباترینش هم نام مبارک فاطمه زهرا (س) بود. 

شهید محمدحسین محمدخانی 

@shahidmohammadkhani

حالا که می روی همراه جاده ها برگرد و پس بده تنهایی مرا...همسر شهید از آخرین لحظات وداع و لحظات جدایی میگوید : دفعه دوم حدود ساعت 10 شب به علیرضا زنگ زدند و گفتند که باید ساعت سه صبح بروند. ایشان هم چون محل کارشان ساری بود، برای آماده شدن وقت زیادی نداشتند. همان روز رفته بودیم بیرون برای تهیه لوازم مورد استفاده‌شان. وقتی اذان شد، سریع از ماشین پیاده شد تا برود مسجد نماز بخواند (علیرضا اکثراً دائم‌الوضو بود). همان موقع محمدامین را در بغلم فشار دادم و گفتم محمدامین، بابایی این دفعه دیگر برنمی‌گردد. با تمام وجود حسش کردم.وقت رفتن ما را به خانه مادرم برد و گفت: مامان بیا این دخترت با یک دانه اضافه، امانت بود دستم، مواظب امانتم باشید هوای کوثر را داشته باشید، بی‌قراری نکند، خیلی مراقب محمدامینم باشید. خوب تربیتش کنید تا همواره باولایت باشد، آخرین باری هم که زنگ زد سه روز قبل از شهادتش بود. راستش همه‌اش به علیرضا می‌گفتم خیلی مراقب خودت باش یعنی شاید تا پایان تماسمان 10 بار به علیرضا همین را می‌گفتم که ناگهان گفت:

تا پایان تماسمان 10 بار به علیرضا همین را می‌گفتم که ناگهان گفت: باشد اما داری میزنی زیرش تو باید دعا کنی من برم باید خودت را آماده کنی که دیگر برنگردم و دیگر برنگشت.آن روز صبح محمد‌امین خوابیده بود، علیرضا نتوانست با پسرش صحبت کند، علیرضا گفت غروب زنگ می‌زنم با محمدامین صحبت می‌کنم. همیشه وقتی می‌رفت مأموریت می‌گفت از همه بیشتر دلم برای محمدامین تنگ می‌شود. آخر صدای همه شما را می‌شنوم و با شما صحبت می‌کنم اما محمد امین که نمی‌تواند صحبت کند. دلم برایش تنگ می‌شود اما. . . این آخرین تماس علیرضا بود و دیگر نه محمدامین صدای پدرش را شنید و نه علیرضایم صدای محمد‌امین را.

به یاد شهید علیرضا بریری مدافع حرم حضرت زینب سلام الله و از زمینه سازان ظهور

علیرضا در اردیبهشت خانطومان سال نود و پنج به شهادت رسید و پیکرش بعد از دو سال و هشت ماه به وطن برگشت...

.


روحیه جهادی و انقلابی داشت

چهارشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۳۹ ب.ظ

هادی دلها

او ویژگی های خاصی داشت :

همیشه دائم الوضو بود.

مداحی می کرد. اکثر اوقات ذکر سینه زنی هیئت را می گفت.

مداومت داشت بر خواندن زیارت عاشورا

مانند الگوی خودش شهید ابراهیم هادی از کمک به نیازمندان غافل نمی شد.

روحیه جهادی و انقلابی داشت و در این راه شخصیت کاذب برای خودش نساخته بود.

عاشق، حامی، تابع و مدافع ولایت فقیه بود.

اخلاص او زبانزد رفقا بود. اگر کسی از او تعریف می کرد، خیلی بدش می آمد.

وقتی شخصی از زحمات او تشکر می کرد، می گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد، یعنی ما کاری نکرده ایم. همه کاره خداست و همه کارها برای خداست.

شهید محمد هادی ذوالفقاری

@modafeonharem

خوش اومدی

چهارشنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۳۶ ب.ظ

پیکر شهید مدافع حرم 

« وحید یوسفی » پس از دو سال چشم‌انتظاری 30 بهمن ماه به آغوش خانواده بازگشت.

 پیکر مطهر این شهید روز جمعه سوم اسفندماه پس از نمازجمعه بر دستان مردم ولایت‌مدار سیرجان تشییع و در گلزار شهدای این شهرستان به خاک سپرده می‌شود.

  شهید مدافع حرم وحید یوسفی 16/2/95در منطقه تدمر سوریه به شهادت رسید و پیکرش مفقود شده بود.

خوش اومدی

@modafeonharem

نه گُلی در باغ مانده، نه دلی در پیکرم...

سه شنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۷، ۰۸:۰۵ ب.ظ

حرف دل بسیار،

اما شعر, کوتاهش خوش است...

نه گُلی در باغ مانده، 

نه دلی در پیکرم...

سالروز وفات حضرت ام البنین روز تکریم مادران و همسران شهدا



میگفت هدف از جنگی که تو سوریه راه انداختن ، از بین بردن مقاومت شیعی مقابل صهیونیست هاست.

تو غربتِ محض و سکوت کامل رسانه ای رفتن و ایستادن و نذاشتن اسرائیل یه روز نفس راحت بکشه .

کار ناتمامشون رو با آزاد کردن قدس تموم خواهیم کرد و آماده شهادتیم ...

 @Agamahmoodreza

نوشته شهید رسول چند ساعت قبل از شهادتشون

دوشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۷، ۰۷:۵۳ ب.ظ