مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

خاطره از شهید ابوعلی ۳

پنجشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۵:۲۳ ب.ظ


بسم رب العشق ...

رب الحسین ع 

چهارم برج بهمن سال گذشته بود ، هجوم خانطومان ...

حرامی ها با قدرت زیادی داشتن خط رو میشکستن و تمام توانشون رو گذاشته بودند که ما رو قیچی کنن ...

یکی از دلاوریهای ابوعلی همون روز بود ، ساعت حدودا ۳ بعدازظهر بود و درگیری آغاز شد ...

مرتضی نگران بچه هایی بود که اعزام کرده بود به منطقه و طبق معمول نمیتونست بره تو دفتر فرماندهی بشینه و نظاره گر و فرمان ده باشه ...

سوریها درخواست نیرو کرده بودند ...

جواد محمدی ، عزیز ابوعلی اعزام شده بود ...

جواد لرتباطش قطع شد ...

صدای ناله پشت بیسیم شنیده میشد ...

شرایط هر لحظه سخت تر و پیچیده تر میشد ...

مرتضی میدویید و کسی نمتونست جلوش رو بگیره ...

ابوعلیِ یک ... ابو علی 

ابوعلیِ یک...ابو علی

جوابی نمیومد و گاها ناله ها بود جواب بیسیم...

اذن میدان میخواستیم نمیداد...

مرتضی نبود ...

حاجی کو ؟؟؟؟!!!!!

رفت جلو ...

بی اسلحه و دوان دوان و داد میزد : انا ابوعلی ... فاطمیون ... صدیق ...

هنوز نمیدانستیم خط شکسته و سوری ها خط رو خالی کردند و جواد و همرزمهاش زخمی اسیر شدند ...

صدای تیر اندازی بلند شد و مرتضی از ناحیه ی پهلو مانند مادرش زهرا س  زخمی شد ...

درگیری حدودا تا فردا ساعت شیش صبح ادامه داشت و بالاخره حرامیها جلوی بچه های حیدر ناتوان و سرخورده عقب نشینی کردند ...

به دنبال جواد میگشتیم که با صورتی ....

و یکی از همرزمانش گردنش تا نصفه ...

مرتضی منتقل شد بیمارستان ولی چند ساعت بعد برگشت ...

دورت بگردم اینجا چه میکنی ؟؟؟

سید از بیمارستان فرار کردم ...

دست و پاش رو گرفتیم و با آمبولانس فرستادیمش عقب دوباره چند ساعت بعد کنارمون بود...

پ ن : 

عاشق که باشی از طرد شدنها و پس خوردنها و زخم دیدن ها خسته که هیچ حتی دلخور هم نمیشوی ...

پ ن تر : 

هیچگاه منتظر نباش بهت کار بدن سید ...

خودت کار درست کن ...

خیلی چیزها ازش یاد گرفتم که تا ابد فراموش نمیکنم ...

فارغ التحصیل نظام نبود ولی نظام رو تدریس کرد ...

حرف دل : 

دلوم برات تنگ رفته یره ...

قولهات رو یادت نره دلاور ...

حاجی اونور مترجم نمیخوای ؟؟؟!!!!!

بی ربط : 

اولین سال مدرسه بهترین سال زندگی در عمر هر شخصیه ....

ومن الله توفیق 

سید مترجم 

خاطره 

ابوعلی 

شهادت 

دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست 

علی الدنیا بعدک العفا

دلاور...

دم عشق دمشق


  • خادم اهل بیت (ع)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">