مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

خاطره ایی از شهید پر افتخار وطن حاج محسن قوطاسلو .

شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۰۴ ب.ظ


بنده یکی از افسران یگان تکاور تهران هستم که از سال اول دانشگاه افسری امام علی(ع) با این شهید بزرگوار آشنا و بعد از مدتی دوستی صمیمی بین ما ایجاد شد . دوره ی چهارساله دانشگاه افسری برای هر دانشجویی که از این دانشگاه مقدس فارغ التحصیل بشه بیشترین و بهترین خاطره هاش رو به ارمغان میاره و در مدت تحصیل و خدمت در این دانشگاه دوره ی رنجر که در ترم آخر دانشگاه قبل از فارغ التحصیلی دانشجویان منتخب در سطح آمادگی و جسمانی بالا به این دوره اعزام میشوند که همونطور که قبلا عرض کردم در دوره ی تحصیلی دانشگاه دوره رنجر از اهمیت بالا و پرخاطره ترین ایام برای هر دانشجو میباشد . 

بزرگترین افتخار من هم این بود که سعادت این رو داشته باشم که در دوره ی تکاور و رنجری با ایشان همرزم شدم . بچه های نظامی و دانشجویان  دانشگاههای افسری میدونن که همرزم بودن یعنی از برادر به هم نزدیکتر بودن . چون یک تکاور در طول دوره اش فقط خودش و همرزمش. پا به پای هم و با کمک هم باید این دوره طاقت فرسا رو طی کنن. خلاصه من و شهید حاج محسن  در این دوره با توجه به دوستی صمیمی که از قبل با هم داشتیم در این دوره هم همرزم شدیم و خاطرات زیادی از ایشون دارم و قشنگترین خاطره از ایشون برای من زمانی بود که جفتمون با هم داوطلب شدیم برای اعزام به سوریه . البته یگان خدمتی ما با هم فرق میکرد ولی روز توجیه ماموریت در همان سالن محل اجتماع مدافعان با حاج محسن کنار هم نشسته بودیم . وقتی اون روز به محض ورود محسن رو دیدم واقعا خوشحال شدم و احساس تنهایی که ممکن بود در ماموریت برام پیش بیاد با دیدن محسن کاملا برطرف شد. از حال و هوای همدیگه پرسیدیم و قشنگترین جمله ایی که بهم گفت این بود که دستش رو انداخت گردن من و گفت قسمت رو می بینی دوره تکاور همرزم شدیم و الان هم توی سوریه خدا قسمت کنه همرزم میشیم . منم واقعا خوشحال بودم از اینکه محسن کنارم بود . 

به محسن گفتم تصمیمت واسه رفتن جدی ؟؟؟ 

با اطمینان گفت آره . تو چی؟؟

منم گفتم خب اگه تصمیمم جدی نبود الان که توی این جلسه نبودم!

دیدم واقعا خوشحال شد گفت از اینکه اونجا کنار هم هستیم خیلی خوشحالیم و امیدوارم سربلند برگردی!!!!

خب منم تعجب کردم گفتم من برگردم ؟؟؟!!!  پس خودت چی ؟ 

محسن با اون لبخندهای همیشگی نگاهم کرد و گفت '' من ! مطمئن باش شهید میشم '' 

منم گفتم هممون آرزوی شهادت داریم ولی همه چیز خواست خداست.

دوباره گفت خودم خواب دیدم و میدونم سند شهادتم امضاء شده . خب توی جلسه موقعیت نشد که خوابشو برام تعریف کنه و گفت بعدا برات مفصل میگم . با اتمام جلسه بعد از خداحافظی مفصل دیگه من محسن رو ندیدم. فقط قبل از رفتنش تلفنی زنگ زد و حلالیت طلبید و ناراحت از این بود که من باهاش اعزام نشدم ولی گفت اونجا منتظرت می مونم.  چون از طریق فرماندهان به من اطلاع داده شد که اعزام من عقب افتاده بود و با توجه به خیل داوطلب ها جزء گروههای بعدی شدم! الان آرزوم اینه که هرچه زودتر خدا قسمت کنه و اعزام بشم و اونجا در محل شهادت ایشون  بیاد این رفیق عزیز و این شهید با افتخار نماز به جا بیارم و انتقام دوستم رو از اون آدم های پست و حرامی بگیرم.

عشق شهادت سراپای وجودش رو گرفته بود و خودش با اطمینان قلبی از شهادتش آگاه بود . 

بخدا به حالش غبطه میخورم و ناراحتم که ازش جا موندم ولی خیلی افتخار میکنم که اولین شهید مدافع حرم ارتش رفیق صمیمی و همرزم تکاورم بود.

شادی روح همه ی شهدا  بویژه شهدای عزیز و غریب مدافع حرم صلوات

  • خادم اهل بیت (ع)

نظرات  (۲)

شهید قوطاسلو ی عزیز فقط شهادتش برازنده اش بود .تکاور پر صلابت ارتش ج.ا.ا برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم بعد از اینکه دو تیر خورد بازم مقاومت کرد و ایستاد و به فاطمیون روحیه میداد که دفاع کنن .تا اینکه وقتی تکفیری های ملعون به روی سرش رسیدند دو تیر خلاص به داخل دهانش شلیک کردند.روحت شاد و قرین رحمت باشد استاد عزیزم
پاسخ:
ممنون از مطلب شما در مورد نحوه شهادت این بزرگوار

 

ای کاش من بجات بودم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">