روایتى از شهید مدافع حرم حجت اسدى
پنجشنبه, ۴ آبان ۱۳۹۶، ۰۷:۳۸ ب.ظ
بسم رب الشهداء و الصدیقین
"کنار قدمهای جابر سوی نینوا رهسپاریم، ستونهای این جاده را ما به شوق حرم میشماریم؛ (بخش دوم)، خادم الحسین [علیه السلام]" ...
آقا حجت خیلی به نوکری اهل بیت [علیهم السلام] اهمیت میداد، و همه کارها رو به بهترین وجه ممکن انجام میداد.
یادمه پارسال اربعین چون ما دیر رفته بودیم حجم کار خیلی زیاد بود تا ۴ روز نگذاشت ما بریم حرم. گفت بگذارید کارا تموم بشه، اول نوکریتونو کنید، بعداً برید تو حرم لذت ببرید.
خلاصه یه روز یه دسته ایرانی داشتن میرفتن، من چند تا از بچههای خادم دیگه کارو ول کردیم و دویدیم دنبال اون دسته. رفتیم از گیت گذشتیم و از در باب قبله ضریح و دیدیم سلام دادیم و سریع برگشتیم و تو حرم نرفتیم. وقتی برگشتیم آقا حجت لبخندی زد و گفت، آخر کار خودتو کردی.
@labbaykeyazeinab
- ۹۶/۰۸/۰۴