مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

شیعیان افغانستانی برای اهل بیت(ع) جان می‌دهند 1

چهارشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۶، ۰۷:۰۲ ب.ظ


شیعیان افغانستانی برای اهل بیت(ع) جان می‌دهند

روایت سه شهید فاطمیون از یک خانواده

بار اولی که می‌خواست به سوریه اعزام شود با مخالفت مادر مواجه شد. اما اصرار داشت و می‌گفت بچه‌ها با شوق و علاقه شدیدی به سوریه می‌روند، من هم می‌خواهم آن را تجربه کنم.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، شیعیان افغانستانی خالصانه در راه اهل بیت(ع) جان می‌دهند. همین انگیزه کافی است که سال‌ها در جغرافیای مقاومت و در سنگر سوریه قدرتمندانه حضور داشته باشند و شجاعانه دشمن را به عقب برانند. شهید پشت شهید، نتیجه این اخلاص و جهاد است. شهدایی که تا ابد نامشان در تاریخ به یادگار خواهد ماند.

شهید حسین علیزاده، یک رزمنده افغانستانی 34 ساله بود که چندی پیش توسط تروریست‌های تکفیری در شهر البوکمال در نزدیکی مرز عراق و سوریه به شهادت رسید. قبل از اینکه بحث سوریه پیش بیاید او یک بنا بود. اما از 12 اسفندماه سال 92 که پایش به سوریه باز شد دیگر از میدان جهاد دل نکند و پابند خانه نشد. آنقدر رفت و آمد تا شهادت نصیبش شد. پیکر مطهرش در سالروز شهادت حضرت زهرا(س) در مشهد تشییع و به خاک سپرده شد.

مهدی علیزاده برادر شهید فاطمیون، حسین علیزاده می‌گوید: بار اولی که می‌خواست به سوریه اعزام شود با مخالفت مادر مواجه شد. اما اصرار داشت و می‌گفت بچه‌ها با شوق و علاقه شدیدی به سوریه می‌روند، من هم می‌خواهم آن را تجربه کنم. بار اول که رفت و برگشت دوباره مادرم بی‌تابی کرد و گفت: یک بار رفتی دیگر کافی است، برادرم گفت: اما من تازه فهمیده‌ام آنجا چه خبر است و باید حضور داشته باشم.

او در مورد علاقه برادرش برای شکرت در نبرد سوریه می‌گوید: شوق و علاقه زیادی برای رفتن داشت و بیشتر اوقات سوریه بود. از خوبی‌های اخلاقش هم هرچه بگویم کم گفته‌ام.بشاش و خنده رو بود و پایبند به نماز، روزه و قرآن، از وقتی که سوریه رفتن را شروع کرد در این مسائل پایبندتر هم شد و می‌گفت من تازه بهشتم را پیدا کرده‌ام. برادرم اکثر اوقات که از سوریه به مشهد می آمد به من توصیه‌هایی داشت به من گفت نمازت را اول وقت بخوان و به مادر احترام بگذار. حرفهایش در ذهنم حک شده و هر لحظه آنها را به خاطر می‌آورم.

برادری که مثل یک پدر بود. مهدی علیزاده در این باره می‌گوید: حسین متولد سال 62 بود و حدود 11 سال از من بزرگتر بود تنها یک برادر نه مثل پدرم بود. از اسفندماه سال 92، سوریه رفتن را شروع کرد و از همان زمان بیشتر در سوریه بود تا مشهد. وقتی به مشهد می‌امد از او می‌پرسیدم آنجا چه مسئولیتی داری و چه کار می‌کنی؟ در جواب می‌گفت من یک سرباز صفرم، وقتی کسی می‌خواهد برای هدفش قدم بردارد بهتر است یک سرباز باشد تا فرمانده.

او در مورد نحوه شهادت برادرش می‌گوید: آنطور که رفقایش گفته‌اند در روز پنج شنبه ساعت 6 صبح به او بی سی می‌زند که دشمن هجوم آورده است و می‌گویند برای پشتیبانی به ما کمک برسانید. وقتی وارد خاکریز می‌شوند ظاهرا دشمن کل خاکریز را گرفته بود و اینها به کمین می‌خورند. پشت فرمان ماشین بود که از ناحیه شانه سمت چپ تیر می‌خورد. وقتی زخمی شد برای آنکه دشمن ماشین را نزند از آن پیاده می شود که تیر دوم به قلبش خورده و به شهادت می‌رسد. او در مرز عراق و سوریه و در شهر البوکمال به شهادت رسید.

مهدی علیزاده می‌گوید: شهید علیزاده دو فرزند دارد دخترش 8 ساله و پسرش 5 ساله است. دختر شهید تا چند روز پیش باورش نمی‌شد که پدرش شهید شده است اما وقتی که به معراج رفتیم و با پیکر شهید وداع گفتیم دخترش هم باور کرد و با پدرش حرف می‌زد و حال و روز خوبی نداشت.

او ادامه می‌دهد: بیشتر اوقات وقتی از سوریه به مشهد برای مرخصی می آمد از او می‌پرسدیم آنجا چگونه است تا به حال چند نفر را به هلاکت رسانده‌ای؟ و چقدر با تکفیری‌های روبرو شده‌ای؟ اما او هیچ چیز تعریف نمی‌کرد و می‌گفت: «هرچه بوده بین من و خدایم بوده و هست.» اما از حرم حضرت زینب(س) خیلی تعریف می‌کرد می‌گفت وقتی وارد حرم حضرت زینب(س) می‌شوید متوجه می‌شوید که کشش خاصی دارد می‌گفت: «تا خودتان نیایید این حس را باور نمی‌کنید.» تا اینکه من و مادرم سوریه رفته و آن تجربه را کسب کردیم. گویی حرم حضرت زینب(س) بهشت روی زمین است.

  • خادم اهل بیت (ع)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">