گفتگو با خانواده شهید شجاعی (شهید اهل سنت)
مادر معزز شهید :
اسماعیل از همان کودکی عاشق اسلام و انقلاب بود و هیچ گاه نگذاشت کسی از دستش ناراحت شود و هیچ وقت توان دیدن ناراحتی کسی را نیز نداشت.
پسرم رفت تا به همه بگوید در این دیار هنوز شیرمردان بزرگی هستند که تا میبینند اسلام و قران در خطر است حاضرند خون خود را نثار کنند و نزارند هیچ گونه هتاکی و جسارتی به اسلام و اهل بیت پیامبر شود
برای من افتخار بسیار بزرگی است که فرزندم در راه انقلاب و اسلام به شهادت رسیده است.
از وقتی دشمنان اسلام در سوریه دست به کشتار مردم بی گناه زدند اسماعیل خیلی بیقراری می کرد و برای من از بدبختی های مردم سوریه می گفت.
حرف شهید در روزهای آخرش در خانه این بود که «باید برم.» زیرا اسلام مرز ندارد و اکنون مسلمان سوریه نیاز به یاری ما دارند که از آنان در برابر متجاوزان دفاع کنیم.
هرچه داریم و نداریم فدای انقلاب و رهبری باد.
خواهر معزز شهید :
به خود می بالیم که خواهران چنین برادری هستیم.
اسماعیل آنقدر برای دفاع از ناموس پیامبر محکم بود که هیچ کدام از اعضای خانواده نمیتوانستم در برابر اراده وی نه بگویم. چه هدفی از این بالاتر که در راه اسلام و اهل بیت پیامبر شهید شد که برادرم با لبیک گفتن به ندای اسلام و رهبری در این راه خون خود را نثار کرد و به درجه رفیع شهادت رسید.
بعضی از کوتهفکران فکر میکنند مدافعان حرم برای مسائل مادی راهی سوریه میشوند ولی واقعا مسائل مادی برای اشخاصی مثل برادر شهیدم ارزشی نداشت زیرا وی به تمام معنا بسیجی انقلاب و اسلام بود وضعیت زندگیش نیز این مهم را به اثبات می رساند.
اسماعیل راه خوشبختی را که همانا دفاع از اسلام و مظلومان بود خوب شناخته بود و در نهایت نیز در این راه به آرزوی همیشگیش که شهادت بود رسید.
خواهر شهید شجاعی در پایان با تشکر از آحاد مردم بوکان برای حضور باشکوه در تشییع شهید شجاعی گفت
واقعا مردم بوکان نیز در تشییع جنازه ش نشان داند که همیشه خادم کسانی هستند که برای حفظ انقلاب خون خود را نثار می کنند.
- ۹۴/۱۲/۰۱