مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

گفتگو با همسر شهید صادق شکیب ۱

شنبه, ۴ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۲۶ ب.ظ

همسر شهید «صادق شیبک»:

دست همسرم بعد از شهادت، برایم رو شد! 

تنها چیزی که موقع ازدواج برای من اهمیت داشت، صداقت و شرافت طرف مقابلم بود. وقتی برای اولین بار با وی روبه‌رو شدم، احساس عجیبی در تمام وجودم ‌رخنه کرد. حس خیلی خوبی نسبت به صادق داشتم و یقین داشتم که سخنان براساس صداقت است، اما...

به گزارش سرویس مقاومت جام نیـوز، شنیدن خبر آزادسازی حلب شاید برای برخی افراد جامعه حائز اهمیت نبود، اما برای همسران شهدای مدافع حرم دلگرمی زیادی داشت. آن‌ها از این امر که خون همسرانشان در آزادی مردم مظلوم و بی دفاع حلب و همچنین دفاع از حرم اهل بیت (ع) به ثمر نشسته است، خوشحال شدند. برخی از این شهدا با وجود همسر و فرزند برای رسیدن به اهداف والایشان راهی سوریه شدند. یکی از این شهدا، تکاور شهید مدافع حرم «صادق شیبک» است. این شهید بزرگوار نهمین شهید مدافع حرم استان گلستان، هفتمین شهید مدافع حرم ارتش جمهوری اسلامی ایران و دومین شهید مدافع حرم شهرستان گالیکش است، که به بهانه آزادسازی حلب، گفت‌وگویی با مهدیه بیگلری همسر این شهید مدافع حرم انجام داده ایم، که در ادامه می‌خوانید:

قرار دلتنگی در عید فطر به سرآمد

همسر خواهرم کارمند نیروی انتظامی بود و به خاطر شغلش در یکی از شهرهای شمال کشور ساکن بودند. مدتی به جهت ادامه تحصیل همراه با خانواده خواهرم زندگی می‌کردم. خانواده شیبک هم یکی از آشناهای خانوادگی، همسر خواهرم بود. در منزل خواهرم من را دیدند و برادرشان را برای آشنایی بیشتر معرفی کردند. پس از انجام تحقیقات پدرم و همسرخواهرم جواب مثبت دادیم.

تنها چیزی که موقع ازدواج برای من اهمیت داشت؛ صداقت و شرافت طرف مقابلم بود، وقتی برای اولین بار با وی روبه‌رو شدم، احساس عجیبی در تمام وجودم ‌رخنه کرد. حس خیلی خوبی نسبت به صادق داشتم و یقین داشتم که سخنان براساس صداقت است. بعد‌ها هر چقدر راجع به وی تحقیق کردیم بیشتر به این صداقت و پاکی پی بردم. همچنین صادق بسیار شخصیت آرام و ساده‌ای داشت و این چیزی بود که خیلی توجه من را به خودش جلب کرد.

سال 91 عقد کردیم و همسرم بهار 95 به فیض شهادت نائل آمد. حاصل این زندگی کوتاه، یک هدیه از جانب خداوند به نام «یسنا» بود. یسناخانم 20 آذر ماه، سه ساله شد.

همسرم همچون باقی شهدا؛ از ویژگی‌های خوب انسانی بهره مند بود که در واقع نمی‌شود آن‌ها را با کلمات توصیف کرد. اقامه نماز اول وقت، صداقت، راستگویی، درک بالا، خوش قولی، خوش اخلاقی و احترام به بزرگتر‌ها، از جمله ویژگی‌های برجسته صادق بود.

صادق در نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نوهد) مشغول به خدمت بود. با توجه به اینکه برادر و همسر‌خواهرم هم نظامی بودند، از خطرات و دشواری‌های کاری‌اش آگاهی داشتم که شهادت نیز جزئی از این مشکلات بود. با دانش بر این‌که از تکاوران ارتش است، جواب «بله» را گفتم. به داشتن همسری که تمام زندگی‌اش را وقف دفاع از وطن و دین کرده است، افتخار می‌کردم.

نخستین عید فطر بعد از ازدواج، همسرم ماموریت بود. احساس دلتنگی می کردم. همان روز تماس گرفت و مثل همیشه، احساسم را از لرزش صدایم حس کرد. هر قدر سعی کردم عادی صحبت کنم، نشد. نیمه شب پیامک داد که تا چند ساعت دیگر به خانه می‌آیم. برای عید خودش را به خانه رساند و شیرینی آن عید برای همیشه در ذهنم ماندگار شد.

از آنجایی که دور از خانواده زندگی می‌کردیم، بسیار مراعات حال مرا می‌کرد. در انجام کار خانه و نگهداری از فرزندمان کمک حالم بود. علی‌رغم اینکه خسته بود؛ اما همیشه با خوشرویی و مهربانی با من برخورد می‌کرد. آن‌قدر غرق در خوشبختی بودم که هیچ وقت نبودش را تصور نمی‌کردم. چندین مرتبه با لحن شوخی از شهادت صحبت کرد؛ اما آن زمان جدی نگرفتم. از آنجایی که می‌دانست من طاقت دوری اش را ندارم، به طور جدی موضوع شهادت را مطرح نمی‌کرد.

حضور پنهانی در سوریه

قرار بود که ایام نوروز را در کنار خانواده همسرم سپری کنیم. حین سفر به من گفت که بعد از ایام نوروز به ماموریت می روم و در این مدت در کنار خانواده‌ام بمان. همچنین در قالب شوخی می‌گفت که عملیات برون مرزی است. به جهت اینکه تا تاریخ اعزام مدت طولانی مانده بود و ایشان هم، همیشه از این شوخی‌ها می‌کرد، من جدی نگرفتم.


  • خادم اهل بیت (ع)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">