مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

گفتگو با همسر شهید مدافع حرم افشین ذورقی 1

جمعه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۰۷ ب.ظ

حسرت دیدار فرزند سوم در راه دفاع از اسلام و قرآن

«شهید افشین ذورقی‎بحری» یکی از شهدای مدافع حرم گلستانی است که برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) در نبرد با تروریست‎های تکفیری به شهادت رسید.

این شهید گرانقدر که به ابومحسن معروف بود، متولد سال1361 و اصالتاً اهل سیستان و بلوچستان است که در روستای سیاهتلو گرگان در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود.

وی که در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حال خدمت بود در 23 اسفند ماه سال 1394 همزمان با  سالروز شهادت حضرت فاطمه (س) برای دفاع از حریم اهل بیت (علیهم‎السلام) به صورت داوطلبانه به سوریه اعزام شد و پس از حضور 36 روزه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

شهید ذورقی‎بحری طبق وصیتی که داشت در امامزاده‎عبدالله (ع) گرگان نزدیک مزار دوست و همرزم شهیدش «سید احسان حاجی‎حتم‎لو» آرام گرفت.

وی دو فرزند به نام‎های محسن و محمداحسان دارد و فرزند سومش نیز در اواخر شهریور ماه سال جاری به دنیا می‎آید.

شهید حاج افشین ذورقی‎بحری کسی است که آرمان‎های مقدس‎اش در دفاع از دین موجب شد تا در راه شیرین عاشقی و جهاد، حسرت دیدن فرزند سومش را به جان بخرد تا اکنون از دنیای باقی نظاره‎گر فرزندش باشد.

این افتخار نصیبمان شد تا بخشی از خاطرات و سیر شهادتش را از زبان همسر بزرگوارش «اشرف کشانی» جویا شویم که توجه شما را به آن جلب می‎کنیم.

کودکی

شهید افشین ذورقی در سال 1361 در خانواده‎ای مذهبی و پر جمعیت متولد شد؛ سه خواهر و سه برادر بودند که ایشان سه سال بیشتر نداشت که پدر خانواده به رحمت خدا می‎رود.

سرنوشت طوری رقم می‎خورد که خانواده از وجود پدر محروم شود تا از این پس بانویی زحمت‎کش برای شش فرزندش هم پدر باشد و هم مادر.

مادری به تمام معنا زحمت‎کش و فداکار که پس از فوت همسرش با کارگری و مشقت و با حمایت فرزند بزرگتر،  فرزندانش را بزرگ کرد.

مادر ایشان نه تنها در مادری نمونه بودند بلکه در برخورد با عروس هم بسیار مهربان بودند آنچنان صمیمیت میان بنده و مادر شهید زیاد بود که موجب تعجب اطرافیان بود که ما عروس و مادرشوهر هستیم و یا مادر و دختر و  به واسطه همین نمونه‎بودن و تربیت صحیح چنین مادری است که فرزندشان شهید ذورقی‎بحری به معراج می‎رود.

استفاده مفید از وقت و توجه فراوان به مطالعه

در رشته فناوری اطلاعات (IT) تحصیل کردند با اینکه مدام در حال مأموریت بودند و در کلاس حضور نداشتند اما شاگرد ممتاز دانشگاه بود.

علاوه‎بر تحصیل در رشته خود در رشته‎های مختلف از رشته‎های رزمی تا ماشین‎آلات کشاورزی همه را فرا گرفتند و گواهینامه داشتند.

به وقت اهمیت زیادی می‎دادند و از ثانیه ثانیه عمرشان استفاده مفید می‎کردند، به مطالعه کتاب اهتمام ویژه‎ای داشتند حتی در همه مأموریت‎ها کتاب به همراه داشتند.

دو خواسته‎ای که کنار سفره عقد مطرح شد

از همان ابتدا که خطبه عقد خوانده شد وقتی با شهید ذورقی هم‎صحبت شدیم سه مسأله را با من مطرح کردند.

ابتدا به خاطر اینکه به در خواست ازدواجشان پاسخ مثبت داده‎ام از من تشکر کردند و بعد دو درخواستی که از بنده داشتند را مطرح کردند.

اولین درخواست ایشان دعا برای شهادت بود، ایشان معتقد بودند شهادت بالاترین رتبه و مقامی است که خداوند به بندگان مخلص خود عطا می‎کند.

فکرمی‎کنم منظورش از دعا کردن برای شهادت این بود که به آن درجه از اخلاص و تقوا برسند که مزد آن اخلاص شهادت باشد.

درخواست دیگری که پس از عقد مطرح کردند مدارا کردن با مادرش بود. به من گفت: « اگر روزی مادرم ناراحت بود و در ناراحتی و عصبانیت حرفی به شما زد شما تندی و رفتاری که مقابله‎ به‎مثل باشد، نداشته باش اما ناراحتی، کدورت و تلافی رفتار مادرم را با من جبران کن.»

در واقع می‎خواست مرا متوجه این مسأله کند که چقدر احترام به مادر واجب است و همینطور به من بگوید که چقدر مادر برایش عزیز است.

در آن زمان هر دو خواسته‎اش را پذیرفتم به خصوص در مورد احترام به مادرش، به ایشان قول دادم که خیالت راحت باشد هیچ زمان چنین مسأله‎ای ایجاد نمی‎شود، اصلا در شأن خودم نمی‎بینم که به مادرت جسارتی داشته باشم.

از همان لحظه کنار سفره عقد متوجه شدم که ایشان آدم این دنیا نیست یعنی از دلبستگی‎ها و علاقه‎هایشان راحت می‎شد متوجه شد که به این دنیا تعلق ندارد همان جا بود که بند دلم کنده شد.



  • خادم اهل بیت (ع)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">