مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

یادداشت زیبایى بر کتاب "ابوعلى کجاست؟"

يكشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۶، ۰۷:۱۳ ب.ظ


ابوعلی ابوحامد ابوطه

در اوج جداشدگی و آمادگی برای فراق، در میان گلوله و ترکش، در زمانی که مطمئنی مسیر دویست متری را وجب به وجب پنج شش تک تیرانداز زوم کرده اند تا هر جنبنده ای را آب کش کنند و یقین داری زنده به انتهای این مسیر نمی رسی، بلند می شوی و شروع می کنی به دویدن. گوشی موبایل ات را طبق عادت همیشگی روی ضبط گذاشته ای. صدای نفس نفس زدن ات می آید و هر لحظه منتظرم که ساکت شوی و بیفتی. 

ابوعلی

از پشت بیسیم صدایت می کنند. یکی داد می زند:

ابوعلی

درست در زمانی که از همه چیز دل کنده ای و آماده پریدنی پرتت می کنند در بغل تمام زندگی ات، علی.

یادت می آوردند که تو بابای علی هستی و حتی بابای نفیسه !

این چه رسمی است که مدافعین و مجاهدین را به اسم عزیزترین شان صدا بزنند، ابوعلی؟ ابوحامد، ابوطه و ...

شاید قصد داری برای ما شیشکی بکشی و نشان مان بدهی که من ِ پدر ِ علی، با داشتن علی و با آگاهی به داشتن علی، دل کندم و رفتم. من نه جوزده که کاملا آگاهانه علی را گذاشتم تا بی "ابو" شود و علی از دل من در بیاید و بزرگ شود.

اصلا انگار ابوعلی اسم "یک" سرباز و مجاهد نیست. انگار با خودش اسم سرباز بعدی را هم دارد. منم ابوعلی ... پدر ِ علی .... و اما علی .... بعد از من علی .... و تو چه می دانی علی .....

ابوعلی نام "دو" مجاهد است. یکی در میانه ی رزم و دیگری شاید در گهواره.

هنوز صدای نفس ات را از فایل ضبط شده ی گوشی موبایل ات حس می کنم. بعد از تو فایل های زیادی منتشر شد که در همه ی آنها کسی داشت می دوید و نفس نفس می زد. دقت کنی صداها را می شناسی. علی و حامد و طه و 

و هر کدام از آنها الان برای خود "ابو"یی شده اند!

 پ.ن ١: ابوعلی را یک بار دیدم. فقط یک بار. موقع خداحافظی بغل اش که کردم، بوس اش که کردم، مطمئن بودم بار آخر است. من پیش گو نبودم، او بی تاب بود.

✍️ پ.ن ٢: پیشنهاد می کنم این کتاب را بخوانید. مراجعه به حسینیه هنر و یا تماس با شماره ۰۹۱۹۹۰۳۸۲۷۰ و یا از طریق سایت پاتوق کتاب: ketabroom.ir یا دفتر مرکزی نشر معارف قم یا از طریق فروشگاه‌های پاتوق کتاب و دیگر مراکز توزیع محصولات فرهنگی.

✍️ پ.ن ٣: مرتضی عطایی (ابوعلی) وقتی شهید شد و بالای پیکر مطهرش رسیدم، دیدم در این بازی بچه گانه ما در حرص و حسد و کینه و دنیابازی، اینها چه سودی کردند. اگر باید به کسی حسادت کرد فقط باید به این "پدرهای پسر" حسادت کرد.

منبع صفحه اینستاگرام:

حامد بامروّت نژاد، کارشناس فرهنگى و دبیر اجرایى (سابق) جشنواره عمار (bamorovat)

 @labbaykeyazeinab

  • خادم اهل بیت (ع)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">