مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی بیات» ثبت شده است

شهید جاویدالاثر علی بیات

يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۲۰ ق.ظ


خصوصیات اخلاقی شهید 

یکی از خصوصیات اخلاقیش این بود که خسته نمیشد و پای اعتقادات وایساده بود تا آخرین قطره خونش همش میگفت تکلیف اینه که ما بریم الان سوریه، هیچوقت این بشر خواب نداشت برا نمازصبح که بیدار میشد تا دوشب تو پایگاه کوثر بود همیشه به این منظور که باید بحث امـــــربه معــــــــــروف و نـــــهی از منکر را به جدیت روش کار کنیم.، باید سعی کنیم قدرت جذبمون و ببریم بالا. 

یکی از دغدغه هاش کار فرهنگی کردن بود تو تمام محله های تهران، تو یک به یک محله های تهران و حوزه های بسیج پرونده داشت بعنوان مسئول عملیات،شناسایی و...اصلا چیزی بعنوان ترس تو وجودش نبود علی خیلی نترس و جسور بود، بزرگترین دغدغش رهبــــــــــری بود و همیشه میگفت آقامون تنهاس.

به نمازاول وقت خیلی توجه میکرد و سفارش میکرد.

نحــــــــــوه شهــــــــــادت 

شهید عضو تیپ الحجه نبل الزهرا شدن . و درعملیات العیس به شهادت رسیدن.

معرفی شهیــــــــــد 

شهید مدافع حرم سردار بسیجی علیرضا بیات در تاریخ 7.11.65در تهران محله فلاح چشم به دیده هستی گشود و در خانواده مؤمن و انقلابی رشد کرد که قابل به ذکر است که شهید بیات بی مادر بزرگ شد و مصداق ارباب 

بی کفنمون بی مادر شهید شد و از سن ۷سالگی فعالیت خودش و در بسیج به طور رسمی شروع کرد.

نقل از همرزم شهید

شهادت فروردین۹۵

عملیات ها و اعزام شهید 

تو برج هشت سال ۹۴وارد لشکر عملیاتی ۲۷محمدرسول الله شدیم و مشغول آموزش دیدن برای اعزام به منطقه عملیاتی سوریه.

دوره هامون تا اول برج۱۱طول کشید و به اتمام رسید.

علی تو بحث عملیاتی واقعا خیلی قوی بود و همیشه طرح و برنامش برای عملیات عالی بود که خودش و تو بحث فتنه۸ ۸و... کاملا نشون داده بود.

علی تو اورژانس ۱۱۵کار میکرد و دوره های کامل امداد رو دیده بود.

تو لشکر برا بحث امداد و تیربارچی، تکور قرار شد فعالیت کنه.

بعد از اعزام به سوریه چون تو کار عملیاتی خیلی خوب بود از لشکری که اعزام شدیم به لشکر غیور فاطمیون منتقل شد و بعنوان فرمانده عملیاتی تو اونجا شروع به کار کرد.

من از علی زودتر رفتم سوریه تقریبا یه ۱۵روزی بعد بهم پیام داد تو تلگرام که شیخ محمد کجایی؟؟؟ گفتم داداش من سوریه ام جات خالی ،گفت بهم خیلی نامردی بی معرفت تک پری کردی یادت باشه

بعدش هر روز مرتب بهم پیام میداد و میگفت داداش اونجا چخبره و پیگیر بود واقعا دل تو دلش نبود برا اومدن، تا اینکه یروز پیام داد من یکشنبه دارم میام اونطرف داداش که با دوروز تاخیر راهی شام بلا شد ، وقتی اومد اونجا همش میگفت داداش توفیقیه که واقعا از عنایت حضرت عقیله هست که روزیمون شده و ما الان اینجا بین این رزمنده ها هستیم.

شهادت۲۳یا۲۲فرودین۹۵

@Shohadaye_Modafe_Haram