مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۲۳ مطلب با موضوع «شهید علی تمام زاده» ثبت شده است

‍ شھید ابوعلی میگفت: شھید علی تمام زاده علاقه ی خاصی نسبت به شھید مھدی صابری داشت

اینو از صحبتاش در حین فیلمبرداری ازش فھمیدم

گفتم: حاجی ،دوست دارین بعد از شھادت ڪجا دفنتون ڪنند؟

گفت: بھشت معصومه(س) و زیر پای شھید مھدی صابری ...

اولین سالگرد شهادتت گرامی باد بزرگ مرد

https://goo.gl/2chLLQ

ڪانال فرمانده شھید«مھدی‌صابری»

telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw

دست نوشته شهید تمام زاده

يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۶:۳۴ ب.ظ

دست نوشته شهید تمام زاده و ارادت قلبی ایشان به امام خامنه ای.

@shahid_tamamzadeh

کانال رسمی شیخ شهید 

تمام زاده(ابوهادی علی شلمچه)

خاطره‌ای از شیخ شهید علی تمام زاده

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۲۳ ب.ظ

سه ماه برای کار تبلیغی به مدارس آموزش پرورش رفته بود...

سال بعد هم از آن مدرسه درخواست کردند که همان روحانی سال گذشته را برای اینجا اعزام کنید!

با او درمیان گذاشتم؛

شهید تمام زاده هم بدون درنگ قبول کرد.

چند وقت گذشت...

من مسئول اعزام بودم، با مدیر مجموعه صحبت کردم، 

سوال کردم سال گذشته به روحانی اعزامی چقدر حقوق دادید؟

گفت: متاسفانه مبلغی نداده ایم...

خواستم اعتراض کنم، مدیر مدرسه گفت :

ایشان هیچ وقت از ما مطالبه پول نکرد!!!

دیدم واقعا او به دنیا و بازی هایش اعتقاد نداشت و فقط  به تکلیفش عمل می کرد.

راوی؛ محمود دهقاندار مدیریت ارشاد اسلامی ماهدشت

حقوقهای نجومی

پیج رسمی اینستاگرام شهید تمام زاده 

https://www.instagram.com/shahid.ali.tamamzade

سیب دانه ای!!!

يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۵۳ ب.ظ



توی سنگر بودیم 

بعداز مدتها ندیدن میوه

(ندیدن میوه!!! ای کسانی که فکر میکنید اونجا بهشته و از طرف ایران با هواپیما همه چی برا بچه ها فرستاده میشه، به جمله دقت کنید...(ندیدن میوه) میگه گاهی حتی میوه ای برای دیدن پیدا نمیشه چه برسه به خوردن)

داشتن بهمون سیب میدادن اونم نفری یک دانه!!!!

چندتایی اضافه اومد مسئول تدارکات سیبهای اضافه را بین فلانی.....و..... و...... تقسیم کرد ، یکیشم داد به شیخ ابوهادی.

حاجی بی معطلی داد به نفر عقبی و گفت: سهم من از بیت المال همون یه دونه بود که خوردم اینها سهم کسانیه که بیشتر زحمت کشیدن و دویدن...

کانال شهید تمام زاده (ابوهادی علی شلمچه)

کانال رسمی شیخ شهید

https://telegram.me/shahid_tamamzadeh_abo_hadi

فرازی از وصیت نامه شهید علی تمام زاده

شنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۳ ب.ظ



چند کلامی با همه دوستان و آشنایام;

 بدانید من برای هدف مقدسی عازم سوریه شدم، آن هدف مقدس دفاع از نوامیس و کیان مسلمین و برای مقابله با استکبار و راس آن رژیم جعلی و سفاک اسرائیل، رژیم کودک کش و جنایت پیشه رژیم صهیونیستی است. 

هرچه در توان دارید بر این این رژیم جعلی فریاد بکشید و خشم و نفرتتان را نثار آن کنید. 

 کینه های انقلابیان رسوب نگیرد و فراموش نکنید که همه ما شیعه علی ابن ابی طالب هستیم. شیعه علی علیه السلام ذلت نمی پذیرد....

ظهور حضرت مهدی(عج) نزدیک است و چه بسا (اگر لیاقت داشته باشیم) دوباره رجعت کنیم (انشالله)

همیشه پشت سر رهبر فرزانه انقلاب حرکت کنید... 

مرگ بر اسرائیل

25_years

down_with_israel 

down_with_usa

پیج رسمی اینستاگرام شیخ شهید حجت الاسلام علی تمام زاده

Instagram : shahid.ali.tamamzade

"گردی از دنیا بر دامن این شهید ننشسته بود"

پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۳۰ ب.ظ

خاطره‌ای از شیخ شهید علی تمام زاده

"غبار دنیا"

مستاجر بود...

برای تامین زندگی زیر بار خیلی از شغل ها که موجب گرفته شدن حریتش میشد نرفت!

وقتی هم دستش خالی بود به میدان کارگران شهر میرفت و بعنوان کارگر بنایی سرکار میرفت!

گاهی لباس روحانیت به تن داشت و دست‌هایش اثر کچ کاری!!

جمله سردار ذوالنور در مراسم وداع با پیکر شهید علی تمام زاده تعبیر زیبایی بود:

"گردی از دنیا بر دامن این شهید ننشسته بود"

بازگشت از سرزمین زیتون ها...

چهارشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۵۸ ب.ظ


بازگشت از سرزمین زیتون ها...

(از آخرین دل نوشته های شیخ شهید علی تمام زاده)

جمعه ساعت چهار صبح بود که رسیدم خونه! 

سر راه به مادر و خواهرها که بی صبرانه منتظرم بودن هم سری زدم اومده بودن استقبال.

شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان مصادف با شب قدر یک ساعت از نیمه شب گذشته بود که هواپیما تو فرودگاه امام زمین نشست.

چند ساعتی از شب قدر رو تو  آسمون گذروندیم! میگن آدما هر چی از زمین فاصله بگیرین به خدا نزدیکترن!... 

ما هم که یازده هزار پایی زمین بودیم و یازده هزار قدم به خدا نزدیکتر!!

بقول شهید مهدی صابری بالای بالای ابرها پرواز می کردیم...

بی خبر رفتم اما با دست پر برگشتم!

 کوله باری از ناگفته ها دارم که به خواست خدا بمرور براتون بازگو می کنم. 

از سرزمین زیتون ها (سوریه) برگشتم.

 دوماه بین فرشته ها بودم و این دومین سفر من در این چند ماه بود. 

بقول قیصر امین پور:

گر چه چون موج مرا شوق ز خود رستن بود/ 

موج موج دل من تشنه ی پیوستن بود/

 چشم تا باز کنم فرصت دیدار گذشت / همه طول سفر یک چمدان بستن بود./

( شادی روح همه شهدا صلوات)

 کانال شهید تمام زاده (ابوهادی علی شلمچه)

https://telegram.me/joinchat/BSN1rzzEaV9XTCl0bD_EYA

شعری برای شهید تمام زاده

چهارشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۲۷ ب.ظ

رازتورا با باران نمیدانم من

روزتشییعت...

دلم بارانی....

هوابارانی....

چشمانم بارانی....و

روزمیلادت....

دلم...

هوا...

چشمانم......

درآخرین روزهای فروردین بهار...

دل جدا...

ابرجدا....

چشمانم جدا....می بارید.

دیگراز امروزبه استقبال اردیبهشت می روم,

ونیک میدانم که اردیبهشت بهار...

بی تو دیگر"بهشت" نیست.


 لذت وصــل نداند مگر آن سوخته ای

که پس از دوری بسیار به یاری برسد...

 دیدار فرزند و همسر «شهـید مدافع حرم علی‌اصغر شیردل» بعد از یکسال...


نــــــــــان حلال (شهید تمام زاده)

سه شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۲۹ ب.ظ


 چند ماهی حقوق دریافت نکرده بود، گفت دیگر حقوق مرا واریز نکنید! از شهید علی تمام زاده سوال کردم چرا؟ گفت؛ چند روزی غیبت از کار داشته ام شرعا گرفتن این حقوق شبهه ناک است ،آخه این مبلغ را برای حضور مستمر من تعیین کرده‌اند.

بخــــــــــشندگی شهید 

سفر کربلا هزینه های مالی کم نداشت، بهم گفت قربة الی الله تصمیم گرفتم تمام هزینه های مالی این سفر تورو هم حساب کنم!

من میدونستم حاجی مستاجره و قسط و وام و...زیاد داره، گفتم چرا آخه؟ گفت: حاجت دارم و نذر کردم هزینه های یه زائر امام حسین علیه السلام رو حساب کنم.

به شوخی گفتم حاجی فکرکنم نذرتو بندازی حرم آقا زودتر جواب بگیریاااا، خرج من کنی خدا میذاره تو کاست...خندید...

اما حالا که دارم به اون روزا فکر میکنم میبینم چقدر خوب نذرش ادا شد...و شهید شد.انال شهید تمام زاده 

https://telegram.me/shahid_tamamzadeh_abo_hadi

کانال شهید تمام زاده (ابوهادی علی شلمچه)

کانال رسمی شیخ شهید

روایت فتح 

@ravaayatefath ‌ ‌

جشن معروف پتو

شنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۱ ب.ظ




یکی از بهترین تفریحهای دهه 60 و 70 

شیخ شهید در حال فیض بردن از جشن

کانال شهید تمام زاده (ابوهادی علی شلمچه)

کانال رسمی شیخ شهید

https://telegram.me/shahid_tamamzadeh

چند کلامی با همه دوستان و آشنایام؛ بدانید من برای هیچ چیز به سوریه نرفتم که اهداف مادی داشته باشم. راه برای هدف مقدس دفاع از نوامیس و کیان مسلمین و برای مقابله با استکبار و راس آن رژیم جعلی و سفاک اسرائیل، رژیم کودک کش و جنایت پیشه رژیم صهیونیستی هرچه در توان دارید بر این این رژیم جعلی فریاد بکشید و خشم و نفرتتان را نثار آن کنید. کینه های انقلابیان رسوب نگیرد و فراموش نکنید که همه ما شیعه علی ابن ابی طالب هستیم. شیعه علی علیه السلام ذلت نمی پذیرد.

آقا و مولای ما حسین ابن علی علیه السلام هم تن به ذلت نداد. آشنایان و دوستان خوبم همه شما مرا حلال کنید. از پدرم خانم و پدر خانم عزیزم نیز التماس دعای شدید دارم و مهر و محبت همه شما در قلب من است. از مادر خوبم، خواهرهای خوبم، خواهر خانم ها و بستگان می خوام مراقب خانواده من باشند و صله رحم فراموشتان نشود، رفت و آمدتان را با خانواده بعد از من ادامه دهید.

همه شما را به خدای سبحان می سپارم. ظهور حضرت مهدی(عج) نزدیک است و چه بسا (اگر لیاقت داشته باشیم) دوباره رجعت کنیم (انشالله). همیشه پشت سر رهبر فرزانه انقلاب حرکت کنید. از دوستان و آشنایانی که فراموش کردم نامشان را ببرم پوزش می خواهم.

یا علی، علی تمام زاده (ابوهادی)

کانال شهید بیضایی

علاقه ی شهیدتمام زاده به چفیه همراه با کمی شوخ طبعی!!!!

چهارشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۲۷ ق.ظ


بعد از فاجعه ی منا یه سری از طلاب حوزه ی علمیه امام صادق علیه السلام  برا اعتراض به آل سعود تجمع برگزار کرده بودن که خب حاجی هم توی این جمع ها معمولا پیشتاز بود...

موقع اذان مغرب بود که حاجی وارد مسجد شد.

بعد از حدود دو سال به مسجد قدیمی خودش که قبلا امام جماعت اونجا بود اومد...حدود چند روزی بود که با اصرار اهالی محل دوباره قبول کرد که مردم بهش اقتدا کنن.

دیدم حاجی یه چفیه رو گردنشه،گفتم حاجی کجا بودی؟چفیه انداختی؟

با همون لبخند همیشگی که معصومیت چهره شو بیشتر میکرد گفتش:

 خیلی دوس داشتم یه چفیه گردنم بود ولی با خودم نبرده بودم (البته کسی به ولایتی بودن حاجی شک نداشت ولی علاقه ی شیخ رو میرسوند)  دیدم یکی از مسئولین حوزه چفیه انداخته،گفتم: حاج آقا به تأسی از اینکه مردم از مقام معظم رهبری چفیه شونو میگیرن منم میخوام چیفیه شمارو بگیرم...

اون بنده خدا هم سریع چفیه شو داد به من...

گفتم حاجی با این حرفی که شما زدی اگه هر چیز دیگه ای هم درخواست میکردی اون بنده خدا برات جور میکرد ...

کانال شهید تمام زاده (ابوهادی علی شلمچه)

کانال رسمی شیخ شهید

https://telegram.me/shahid_tamamzadeh_abo_hadi

دوتامون بدون پاسپورت بودیم، باید میرفتیم بغداد...

سه شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۶:۳۶ ب.ظ


شب ساعت 10:30 بود رسیدیم ورودی بغداد(ظاهرا تو بغداد ساعت 9 به بعد حکومت نظامی بود و ایست بازرسی ها شدید) نمیدونم چجوری! ولی ایست بازرسی هارو رد کردیم...

باید وارد یه شهرک شیعه نشین تو بغداد میشدیم، حلقه امنیتی شهرک خیلی محکم بود (تقریبا 70% بمب هایی که تو بغداد منفجر میشد، مربوط به این شهرک بود)

رسیدیم به مهم ترین ایست بازرسی که ورودی شهرک بود، اون رفیق عراقی که فهمیده بود پاسپورت نداریم،گفت: 

رد شدن از اینجا ممکن نیست...اگه بفهمن بدون پاسپورت اومدید....

بالاخره با کلی استرس رسیدیم به ایست بازرسی، همه رو پیاده کردن...

من و حاجی دو نفر آخر بودیم.

افسر عراقی از نوک پا تا موی سرمونو گشت،

 دوبارم گشت...

تفتیش که تموم شد، یه غول اومد جلو گفت کارت شناسائی!

من هول کردم، آروم گفتم حاجی اینجا کارت ملی هم قبول میکنن

حاجی: هیــــس!! و جعلنا بخون...

دوتایی شروع کردیم:

" وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ "

والله قسم همینکه مامور رسید به حاجی، گفت خوب دیگه همه چی درسته، شما هم برید سوار شید...

این اتفاق واسه من عجیب نبود، اما اون رفیق عراقی تا روزیکه ازش جدا بشیم گیر داده بود به حاجی که جریان اون ایست بازرسی چیه...

با همین "و جعلنا" تا شهادت رفت...

راوی: کمیل جمشیدی

اربعین 93

کانال شهید تمام زاده (ابوهادی علی شلمچه)

کانال رسمی شیخ شهید

https://telegram.me/shahid_tamamzadeh_abo_hadi

وصیت شهید حجت الاسلام علی تمام زاده به پسرش

پنجشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۵، ۰۸:۵۸ ب.ظ

آقا محمد هادی، پسر قشنگ و خوشگل من، من برای عزت دین اسلام به جهاد رفتم. پسر خوب و رئوفم، خدا  میداند که یک دل سیر دلم برایت تنگ شده و دوست دارم بغلت بگیرم و دور سرم بچرخانم. عزیزم اگر از سن طفولیت عبور کردی پسر مودبی برای مادرت باش، عصای خانواده باش، مسیر اهل بیت را فراموش نکن، با افراد با ایمان نشست و برخاست کن، دوستان با ایمان انتخاب کن، همیشه توکلت به خدای مهربان باشد، از اهل بیت عصمت و طهارت مدد بگیر و آن ها را وسیله برای رسیدن به خدا انتخاب کن، سختی ها را بر جان بخر و بدان که پیروزی از آن متقین است. دوستت دارم کوچولوی دوست داشتنی من...

کانال شهید حجت الاسلام علی تمام زاده