مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۹۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

تقدیم مدال به شهید حججی

شنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۶، ۰۴:۴۲ ب.ظ


سعید رجبی تکواندو کار ایران که در وزن ۸۷ کیلوگرم یونیورساد مدال طلا 

گرفت مدال خود را به شهید حججی تقدیم کرد.

جاماندگان قافله شهدا 

@jamondegan

سردار شهید سیدحمید طباطبایی مهر 

@shahid_tabatabaee

شهادت گوارای وجودتان

پنجشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۲۱ ب.ظ


شهید مدافع حرم حسین دراجی ازساکنین روستای 

زودان در شهرستان مبارکه  اصفهان به یاران شهیدش پیوست .

@jamondegan



مُجــاهد شهید

حسـن محــمد ضیـا*

از شهر تفاحتا الجنوبیة*

شهادت گوارای وجودت

أبناء حزب الله

@ahmadmashlab1995 ❣️


مسیب‌زاده آیینه همت و چمران بود

پنجشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۱۷ ب.ظ


حسین بابازاده‌مقدم:

مسیب‌زاده آیینه همت و چمران بود/ حین ماموریت در سوریه تلفنی برای خانواده‌اش لطیفه می‌گفت

شهید مرتضی مسیب زاده

شهید مسیب زاده، امام راحل، شهید چمران و شهید همت را ندیده بود اما مسیری که در زندگی‌اش طی می‌کرد، آینه همت، چمران و امام بزرگوار بود.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید مرتضی مسیب‌زاده‌ از رزمندگان و مجاهدانی بود که بارها برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم(س) به سوریه رفت و پس از خلق حماسه، توسط تروریست‌های تکفیری به فیض شهادت نائل آمد. دکتر حسین بابازاده مقدم از دوستان این شهید معزز، خاطراتی از روزهای رفاقت‌اش با این مدافع حرم را اینگونه روایت می‌کند:

بصیرت نافذ مدافعان حرم

صحبت‌های حکیمانه رهبری معظم انقلاب در خصوص شهدای مدافع حرم، اهمیت، ویژگی و میزان هوشمندی و بصیرت نافذ مدافعان حرم را در این بزنگاه تاریخی، بیشتر برای ما روشن می‌کند.

در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق، مسئولین در تبلیغات، جوانان و ملت را برای حضور در جبهه‌ها و مقابله با رژیم بعث تشویق می‌کردند، اما امروز این فضای تبلیغاتی برای حضور عموم ملت در جبهه مقاومت وجود ندارد. امروز انقلاب اسلامی را جوانان مدافع حرم با هوشمندی ولایت‌پذیری و عشقی که خداوند در دل‌های آن‌ها گذاشته است، تبدیل به درختی تناور کرده‌اند.

مدافعان حرم، بر خلاف دوران دفاع مقدس با زحمت به جبهه سوریه و عراق برای مبارزه و جهاد اعزام می‌شوند. به طوری که بسیاری از این جوانان را می‌شناسیم که با اعزام آن‌ها مخالفت شده و خیلی‌ها برای شرکت در این جهاد در نوبت هستند اما تاکنون موفق به اعزام نشده‌اند.

بسیاری از مدافعان حرم برای انجام این فریضه الهی انتظار می‌کشند. افرادی که حاضرند از حقوق و امتیاز معمول خود، از خانواده خود بگذرند و بر دنیا چشم ببندند. اگر بخواهیم مدال حماقت را به کسی بدهیم باید به گروه‌هایی داد که شکست‌ طالبان و تروریست‌ها را دیده‌اند، اما باز هم جا پای آن‌ها می‌گذارند. در این پیچ تاریخی، استکبار در تلاش است تا نظام جهنمی خود را بازتولید کند.

شهدا نخبگان عالم معنویت هستند

در بین این شهدا مرتضی مسیب‌زاده، شخصیتی شاخص بود. مرتضی هم مثل بسیاری از شهدای جنگ، شهدایی که در ایران و سایر کشورها و یا در راه کمک به جبهه جهانی مقاومت جنگیدند و اسمی از آن ها نیست. بچه هایی که در بوسنی و لبنان پرپر شدند. شهدا نخبگان عالم معنویت هستند. نخبه به سرآمد و ترجمه تفسیر می‌شود. این عزیزان نخبگان مهربانی هستند.

انگشتم را پاک کرد!

کسانی که کمتر با قشر نظامی سر و کار داشته باشند، تصور می‌کنند رزمنده‌ها انسان‌هایی خشن هستند. اتفاقا مرتضی مسیب زاده شخصیت‌اش سراسر عطوفت و مهربانی بود. خاطرم هست در یکی از کارها قرار بود من پای برگه ای را مهر و امضا کنم و زیر برگه‌ای را انگشت بزنم. جوهر استامپ پر رنگ بود دستم کمی رنگی شد. از سر دلخوری نگاهی به انگشتم انداختم که حالا با این انگشت چه کنم. شهید مسیب زاده برای اینکه من ناراحت نشوم، با اصرار و به زور انگشتم را گرفت تا با لباسش پاک کند.

هر چه دستم را به عقب کشیدم محکم تر نگه می داشت و می گفت: «صبر کن حسین! یک کم دیگر مانده که پاک شود، جان من فقط ناراحت نباش» با اینکه گفتم نارحت نشدم اما از سر عطوفت و مهربانی آن جور برخورد کرد.

آیینه همت و چمران

شهید مسیب زاده، امام راحل، شهید چمران، شهید همت را ندیده بود اما مسیری که در زندگی اش طی می کرد آینه همت، چمران و امام بزرگوار بود.

شخصیتی سرا پا معنوی که شوق شهادت داشت. قبل از اعزام به سوریه مرتضی را دیدم. به او گفتم «مرتضی می روی سوریه حاجی، شهید می‌شوی‌ها!» با آرامشی خاص گفت: «خدا را چه دیدی شاید قسمت بود و شهید شدیم. اگر هم قسمت نبود می مانیم و خدمت می کنیم».

در روزهایی که با مرگ داری دسته و پنجه نرم می کنی، در کوران جنگ از آن سر دنیا زنگ می‌زد به خانواده و برایشان با روحیه ای مثال زدنی لطیفه تعریف می‌کرد و همزمان حواسش به مشکلات دوستان و خانواده‌اش بود. این‌ها ویژگی‌هایی است که مومنین خدا دارند.

مرتضی نماد مهربانی

در روابط خانوادگی هم نمونه بود. بارها دیدم به خاطر مشکل یکی از اعضای خانواده‌اش، چقدر متاثر است. شهید مسیب زاده در برخورد با بچه های کم سن و سال مهربان تر بود و در همین برخوردش نور ایمان در چهره اش نمایان بود.

خداوند سبحان خود را به مهربانی و بخشندگی توصیف کرده است. مرتضی مسیب زاده نماد این ویژگی خدایی بود. نکته بعدی اینکه مرتضی از نسل پاسدارهای جدید انقلاب بود، اما ویژگی های پاسدارها و شخصیت های نسل اول سپاه را داشت. شخصیت مرتضی از زمانی که خط سیر فکری اش در جوانی شکل گرفت و توانست خوب و بد را از هم تمیز دهد تا زمان شهادت همیشه حزب اللهی بود.

ناصح امین

خداوند متعال این کردار را در او ودیعه گذاشته بود و شهید مسیب زاده یک هفته هم از آن خط سیر فاصله نگرفت. او در تربیت اسلامی بنا بر سفارش قرآن و احادیث، اول توجه به نزدیکان و دوستان خود داشت و برای آن ها با برخورد نیکو، بهترین خلق خدا و به تعبیری ناصح امین بود. جوانی که مدام اهل خیرخواهی و دل نگران معنویت نزدیکانش بود. آقا مرتضی با سیره اخلاقی و رفتاری‌شان ثابت کردند که تفکر معنوی انقلاب ان شاءالله تا قیامت زنده است.

منبع: دفاع پرس

محمود جان تشنمه میشه بهم آب بدی...

پنجشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۱۴ ب.ظ


بسم الله

قربتا الی الله

گفت محمود یکشنبه شهید شد.

گفتم خب؟

گفت هفته قبلش دوشنبه اومده بود پادگان ما. تو پادگان که دیدمش رفتم پیشش و بغلش کردم. بعد بهش گفتم محمود حلالم کن! گفت چی رو حلال کنم؟ گفتم یه کم فکر کنی میفهمی. محمود گفت واسه اون آب آوردنا میگی؟ خندیدمو گفتم آره همون شش ماهی رو که واسم آب میاوردی رو میگم. محمود هم با خنده گفت برو دیوونه حلاله حلالت.

پرسیدم قضیه آب آوردنا چی بود دیگه؟

گفت آموزشی تو پادگان که بودیم شبا زیاد تشنه ام میشد. شبای اول بود با غرولند از خواب بیدار شدم و گفتم، عه کی حال داره بره آب بخوره...خیلی دوره.

محمود که بیدار بود گفت من میرم واست آب میارم.

و بعد با یه پارچ برگشت و یه لیوان بهم آب داد. آخرش هم گفت: هر وقتی آب خواستی به خودم بگو واست میارم.

منم شش ماه تموم هرشب بهش میگفتم واسم آب میاورد.

گفتم اغراق نکن دیگه هر شب که واست آب نمیاورد.

با خنده گفت نه به جون خودم بیشتر شبا ساعت ۳ شب بیدارش میکردم و میرفت واسم آب میاورد.

با خودم میگم:

نه چلاق بوده که نتونه بره آب بیاره

نه آدم تنبلیه که نخواد کار کنه؛

اون فقط میخواست از دست محمود آب بگیره...میخواست محمود براش آب بیاره...میخواست خودشو واسه محمود لوس کنه...میخواست محمود نازشو بکشه...میخواست بیشتر با محمود باشه...میخواست محمود باهاش باشه...

نمیدونم چرا یهو فکرم رفت دور و بر چادرا

وقتی سکینه و بچه ها مشک رو طرف عموشون عباس گرفتن و ازش طلب آب کردن...نه که چون دیگه هیچ یاری برای باباشون حسین نمونده بود نه! آخه وقتی اصحاب هم دور و بر باباشون حسین بودن باز هم میرفتن پیش عموشون عباس و از اون طلب آب میکردن.

آخه دوست داشتن عمو عباسشون براشون آب بیاره

آخه هیچکی مثل عمو عباس ناز بچه ها رو نمیخرید

آخه هیچکی مثل عمو عباس حواسش به بچه ها نبود

آخه عمو عباس یه دونه بود...

محمود جان

تشنمه

میشه بهم آب بدی.....

آب میخواهد چه کار؟ آب آورش را پس دهید

آی مردم زود عموی دخترش را پس دهید‌..

السلام علیک یاساقی العطاشا

رفیق

محمودرضا بیضایی

تشنمه

ساقی

آب

سربازان آخرالزمانی امام_زمان_عج 

کانال شهدای مدافع حرم

@mostafa_sadrzadeh


وسایل شهید مهدی قاسمی

پنجشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۱۲ ب.ظ

امروز دیدم و دیگر تخیل نخواهم کرد

پنجشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۱۰ ب.ظ

مجری تلویزیون المنار: 

همیشه سعی می‌کردم عاشورا و ماجرای حسین شهید و شمر لعین را تخیل کنم

امروز دیدم و دیگر تخیل نخواهم کرد

 https://t.me/joinchat/AAAAADvEln-YF0bJQ-GHaQ


سلام بابای شهیدم 

چند روزی یه شهید از سوریه به نام شهید حججی عکسشو دیدم ، دیدیم  دستاشو مثل دستان حضرت زینب و طفلان مسلم بستن . سرشو مثل امام حسین(ع) از بدنش جدا کردن  بابا!  شهیدحججی حتی عکسش هم جا منتشر شده اما ما نمی دونیم چه جوری شهید شدی کجا هستی 

بابا  ما وقتی عکس شهید حججی رودیدیم خیلی دلمون واست تنگ شد .

بابا توهم یه نشونی به ما بده ...

بابا سلام ماروبه دوستان شهیدت برسون 

شهادتت مبارک.

شهید حسن رجایی فر

شهید محسن حججی

@bisimchi1

شهیدمدافع حرم حسن‌قاسمی‌دانا سالروزتولد

پنجشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۰۴ ب.ظ

دست‌نوشته

اگرپدرومادرم

مراباحسین(ع) آشنانکرده‌بودند

چه بسازندگی به این‌شکل‌پیش نمی‌رفت

وپادرراه حسین(ع)💚نمی‌گذاشتم

کلام‌شهید

شهیدمدافع حرم حسن‌قاسمی‌دانا

سالروزتولد

 @jamondegan

شهید انور یاوری

پنجشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۶، ۰۵:۵۸ ب.ظ

بـــــِسـْمِ رَبِّ الـشـُّھـَداءِ وَ الـصِّـدّیـقـیـنْ

شهید انور یاوری

 ۳۴ سال از تولد محمدانور در افغانستان می گذرد

سال ها بود که شرایط بد افغانستان خانواده اش را به ایران کشانده بود

همینجا ۱۵ سال پیش با همسری ازدواج کرد که اونیز بدلیل مهاجرت های پی در پی به پاکستان و ایران و... نتوانسته بود در سرزمین مادری اش رشد کند...

حاصل این ازدواج

دو دختر و پسری هست که بسیار شبیه پدر است...

 محمدانور مهربان بود و دوست داشتنی،

همه می دانستند که اگر بتواند و توان مالی داشته باشد از کمک به دیگران دریغ نمی کند

 اهل مسجد بود و نماز از جمله چیزهایی بود که برای آن بسیار ارزش قائل بود

همچنین در تربیت فرزندانش بسیار کوشا بود و همیشه به خواندن قرآن سفارش می کرد

 سفارش به مهربانی با کودکان می کرد

و همیشه حجاب دخترانش را جدی می گرفت 

او سعی بر این داشت که فرزندانش متناسب با سن شان از امکانات استفاده کنند (دقت در تربیت فرزندان)

 حتی اصرار همسرش نیز مانع رفتن او نمیشد

و میگفت: اگر من و امثال من نروند پس چه کسی برود؟

او با شهید و شهادت غریب نبود

زیرا  شهدای افغانستانی را در جنگ با طالبان می شناخت و

 یکی از شهدا را نیز بیشتر از همه دوست می داشت

او حالا بعداز دوباری که به فرودگاه رفته و خواهرش از رفتن منصرفش ساخته

اینبار بی خبر رفته تا به جمع یاران آخرالزمانی مولایش بپیوندد

 بار اول که به سوریه می رود دوباره برمی گردد،

 اما بار دوم فقط پیکر پاکش در مردادماه امسال بازمی گردد و با همراهی 

مردم شهیدپرور ورامین تشییع و به خاک سپرده می شود.

روحش شاد و راهش پر رهرو...

گـروه فـرھـنـگـی سـرداران بـے مـرز

@Sardaranebimarz

سالروز شهادت سه شهید تخریبچی

پنجشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۶، ۰۵:۵۴ ب.ظ

 سالروز شهادت سه شهید تخریبچی، شهیدان مدافع حرم ؛

محمد حمیدی ،حسن غفاری و علی امرایی گرامی باد.

@MolazemanHaram69

به هیچ وجه تحمل بدحجابی و بی‌حجابی را نداشت

پنجشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۶، ۰۵:۵۲ ب.ظ


شهید مدافع حرم محمد کیهانى به روایت همسر گرامى شهید؛

بسم رب الشهداء و الصدیقین

"ما مدّعیان صف اول بودیم، از آخر مجلس شهدا را چیدند؛ (بخش چهاردهم)، غیرت دینى" ...

محمد همیشه روی ظاهر انقلابی بچه‌ها سفارش می‌کرد و تأکید داشت که انسان باید از ظاهر شروع کند. من به محمدم می‌گفتم: حاجی آدم باید از باطن و درون آغاز کند و پاک و انقلابی باشد.

🔸اما محمد می‌گفت: نه اگر انسان توانست از ظاهر شروع کند آرام‌آرام به درون و باطن می‌رسد. محمد می‌گفت: ظاهر بچه‌ها باید حزب‌اللهی باشد، ظاهر که انقلابی باشد، باطن خود به خود انقلابی می‌شود. وقتی که برای زیارت پیکر همسرم رفتم، پسرها دورم حلقه زدند. نمی‌خواستند نگاه نامحرمی به من بیفتد، می‌دانستند پدرشان حساس است آنها هم مانند پدرشان غیرت دینی دارند.

هر زمان از خواب بیدار می‌شد، شروع می‌کرد به خواندن روضه، بچه‌ها می‌گفتند بابا ما می‌خواهیم کمی بیشتر بخوابیم. می‌گفت بچه‌ها با خواندن روضه انرژی می‌گیرید و با انرژی بیدار می‌شوید. محمد خیلی روی حجاب و پوشش اسلامی تأکید داشت. "غیرت دینی" داشت. محمد در مورد حجاب بسیار جدی برخورد می‌کرد و بیشتر اطرافیان هم این موضوع را می‌دانستند. محمدم به هیچ وجه تحمل بدحجابی و بی‌حجابی را نداشت.

 @labbaykeyazeinab

تو چہ کرده اے کہ خدا همہ ات را براے خودش خواســت

چهارشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۷:۳۴ ب.ظ

تو چہ کرده اے کہ خدا همہ ات را

براے خودش خواســت

و نصیب ما چیزے نگذاشت

حتےٰ نامے،نِشـانے...

روز پزشک بر دومین شهید مدافع حرم در کسوت پزشکی مبارک

شهید حمید قنادپور

اهواز

@mostafa_sadrzadeh

مراسم عقد در کنار مزار شهید مدافع حرم جواد محمدی

چهارشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۷:۳۱ ب.ظ

 مراسم عقد در کنار مزار شهید مدافع حرم جواد محمدی

همزمان با سالروز ازدواج حضرت علی(ع)و حضرت زهرا(س)🌹

کانال جاماندگان قافله شهدا

@jamondegan

سالروزولادتت مبارک

چهارشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۷:۲۹ ب.ظ

شهد شیرین"شهادت"را کسانی می چشند که...

شیرینی گناه به مذاقشان خوش نیاید... 

شهیدمدافع حرم ابراهیم عشریه

تاریخ تولد : ۵۶/۶/۱

تاریخ شهادت:۹۵/۱/۲

@jamondegan