خواب پدر
يكشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۰۴ ب.ظ
همسر شهید اعطایی تعریف می کردند: پسرشون خیلی نمی خواد باور کنه که باباش نیست، انگار یجورایی منتظره برگرده! چند روز میبینه که رفته تو اتاق و عکس های بابا رو گذاشته جلوشو با نوای مداحی می خونه: باباااا شهیده باباااا شهید شده..
همسرشون می گفت: محمد علی می خوند و من گریه می کردم...
ایشون می گفتن چند وقت پیش نصفه شب دیدم بیدار شده و فقط گریه می کنه، گفتم چی شده؟ اصلا حرف نمی زد. بالاخره ازش پرسیدم بابا رو تو خواب دیدی؟ گفت آره ددهو (مثلا باباشو صدا می کرده) تازه بعد کلی گریه خندید که باباشو دیده....
- ۹۵/۰۳/۰۲