مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

دلنوشته ای از فرزند شهید مرتضی عطایی

شنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۰۰ ب.ظ


سلام بابای عزیزم 

امروز دقیقا پنج ماه و پنج روزه که شهید شدی، دلم برایت بسیار تنگ شده.دوست داشتم الان اینجا بودی و مرا در آغوشت می گرفتی،کمی برایت گریه می کردم و از این مدت که نبودی می گفتم.من خیلی اذیت می شوم ولی مامان می گوید : نفیسه فکر کن تو از اسرای کربلا هستی و در راه رسیدن به مقصد باید زجر و سختی زیادی را تحمل کنی .

می دانم که مرا نگاه می کنی و هر   جمعه تو را حس می کنم که به اتاقم می آیی. می دانی از کجا؟

تو بوی خوبی می دهی که من برای اولین بار توی معراج بوی تو را حس کردم. 

گفتم معراج؛ یاد شبی که معراج اومدیم افتادم.

برآیم سخت بود منی که تا به حال نه جنازه ای دیده بودم و نه کفن و خونی  روی بدنت، برای همین در یک لحظه شکه شدم ولی بعد به خودم آمدم و گفتم: بار آخریه که تو را می بینم پس باید حسابی ببوسمت وقتی سربند "کلنا عباسک یا زینب "روی پیشانیت را بوسیدم، بوی خوبی می داد بوی تربت کربلا بود مطمئنم. یادت می آید من آنجا با تو کلی صحبت کردم، بعد به مامان گفتم: مامان به نظرت بابا الان روحش اینجاست که تو اشکت جاری شد ؟ من فهمیدم  که تو آن شب پیش من بودی.

بعدش هم دستم را روی سینه ات جایی که قلبت قرار داشت و اون موقع دیگه نمی زد، گذاشتم.

سرد بود؛ سردتر از هر چیزی که تا به حال دیده بودم. وحشت کردم ولی با خودم گفتم مهم روح توست که الان و برای همیشه با منه؛ نه جسمی که از خاک آمده و آخر هم به خاک بر می گرده.

گفتم خاک، یاد روز خاک سپاریت  افتادم. آن لحظه که تو را توی قبر گذاشتند.دست و پایم می لرزید و برای آخرین بار خواستم که جسم زمینی ات را  ببوسم و آخرین نفر من تو را بوسیدم و دونه دونه  سنگ ها را چیدند و من با تو خدا حافظی کردم برای همیشه ولی الان حست می کنم، حس می کنم نفس به نفس حواست به من هست و مراقب من هستی.

دوستت دارم برای همیشه 

از طرف نفس بابا.."نفیسه عطایی

@ labbaykeyazeinab

  • خادم اهل بیت (ع)

نظرات  (۱)

  • خادم الزهــــــرا
  • خوش به  سعادتشون که پر کشیدن و آسمونی شدن و ما نه توی آسمون و نه توی زمین لیاقت نداریم شهید بشیم...
    بمیرم واسه بچه های مدافع حرم ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">