دلنوشته همسر شهید محمد حسین مرادی

دلنوشتہ همسر شهید

از سہ سالگے ڪہ پدرم شهید شد تا الان

مادرم بہ واقع برایم هم پدر بود و هم مادر..آنقدر با نازو مهربانے قد ڪشیدم

ک خدا هم براے ازدواج تورا برایم انتخاب ڪرد...چقدر پرحوصلہ بودے و مهربان براے نازهایم..آنقدر ک دیگر فقط براے مادرم مانند یڪ ڪودڪ لوس و نازڪ نارنجے نبودم..تو چنان ناز از من میخریدے ک گاهے حساسیت اطرافیان را نسبت بہ ارتباطمان با تمام وجود حس میڪردم..

28 آبان

رفتنت این دل نازڪ را

ک حتی با وجود تو گهگاهے محبت پدر را نیز احساس میڪردبہ ترڪ انداخت

وچقدر هستند انسانهایے ک حتے در غمت

دردلتنگی‌ات درغصہ هایت و..همچنان سعے دارند با ضربہ این ترڪها رااز هم بپاشندو شاید میخواهند انتقام بگیرند خوشبختے نداشتہ ‌شان رااز کس دیگرے!!

عزیزدلم

عرش نشین من

نمیدانند این رفتن و نبودن جانسوز تو

برکاتے معنوے براے من داشتہ ڪہ با هیچ داده مادے قابل قیاس نیست

رفتنت...من ناشکیب را چہ صبور و آرام ڪرده!

.دیگر هیچ حرفی،هیچ رفتاری

هیچ طعنه ای،هیچ زخم زبانی،

هیچ تهمت و افترایی،مرا مثل کودکی بی تاب و بهم نمیریزد..بگذار بگویند

نمی‌دانند زهرا با عروج تو به دیدی بلند رسیده..

من مسائلی مهم‌تر برای اندیشیدن و خوشحالی دارم و چه چیز مهم‌تر از فکرکردن و شکرکردن بخاطر زندگی زیبایی ک داشتیم و داریم

.چه چیز مهم‌تر ازاینکه در انتظار یکدیگریم

محمدحسینم

خوشحالم از همسری تو

خوشحالم از داشتن تو

مگرنه اینکه شهدا

عندربهم یرزقونند..

شهید محمد حسین مرادی

دلنوشته همسر شهید

کانال شهدای مدافع حرم

@mostafa_sadrzadeh