مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

 از اعزام‌شان به دفاع از حرم اهل بیت بگویید.

مرتبه اول اعزام ایشان شهریور ماه بودو اواخر مهر ماه بازگشتند. سری دوم اعزام شان 29 آذر ماه بود. که در نهایت در تاریخ 16بهمن ماه 1394در آزاد‌سازی نبل و الزهرا به شهادت رسیدند. اولین بار را یاد دارم نیمه‌های شب بود که گوشی آقا‌محمود زنگ خورد و یکی از مسئولان به ایشان گفت که آیا آمادگی برای رفتن به سوریه دارند. ایشان هم خیلی پیگیر و از مدت‌ها قبل ثبت نام کرده بودند. از این رو برای رفتن با ذوق و شوق فراوان هم استقبال کردند.

ایشان سال‌ها در جنگ بودند و بعد از جنگ هم در سپاه خدمت کردند. با توجه به صحبت‌های شما در دوران بازنشستگی هم همچنان فعالیت داشتند.

در نبودن‌های ایشان بار زندگی به دوش شما بود. با رفتنش به سوریه مخالفت نکردید؟

خب وقتی به ایشان و به اهدافشان فکر می‌کردم، می‌دانستم که حضور ایشان در آنجا نیاز است. و وقتی می‌دیدیم ایشان شوق حضور دارند و از این هجرت و جهاد راضی هستند. من هم به رضایت ایشان رضا می‌شدم، همسرم با هدف راهش را انتخاب کرده بود و برای این هجرت و دفاع سه هدف داشتند. اول اینکه از تسلط داعش و حمله به ایران جلوگیری کند. دوم دفاع از حرم اهل بیت (ع) و سوم آزاد‌سازی شهرهای شیعه‌نشین محاصره شده در دست تکفیری‌ها... اهدافی بسیار مقدس، که من ایشان را همراهی کردم.

نگران شهادتش نبودید؟

در سفر اولشان احساس ترس و نگرانی خاصی داشتم ولی برای مرتبه دوم که می‌خواستند اعزام شوند حس عجیبی همراه با دلتنگی و دلشوره داشتم اما آقامحمود صحبت‌هایی با ما داشتند که قوت قلب‌مان شد.

دختر‌ها معمولاً بابایی هستند، چطور به رفتن پدرشان رضایت دادند؟

خب دختر‌ها وقتی ذوق و اشتیاق پدر را در دفاع از حرم دیدند، به راضی بودن پدرشان رضایت دادند. مخصوصاً وقتی رسانه‌ها کودکان سوری را نشان می‌داد که بی‌سر‌پناه و آواره شدند، قلبشان به درد می‌آمد و حاضر بودند پدرشان برای کمک به آنها برود. خیلی اوقات می‌دیدم که کسل هستند و گریه می‌کنند اما هرگز به زبان نیاوردند و اعتراضی نکردند.

در منطقه چه مسئولیتی داشتند؟

با توجه به تجربه و سابقه‌ای که از جنگ تحمیلی کشور‌مان داشتند و دارای تخصص‌های گوناگون رزمی بودند، به ایشان پیشنهاد فرماندهی هم داده شد اما نپذیرفتند و در نهایت به عنوان نیروی تخصصی تک‌تیرانداز راهی شدند.

از نحوه شهادت ایشان اطلاعی دارید؟

روز پنج‌شنبه مورخ 15 بهمن ماه 1394خبر شهادت چهار نفر از همرزمان همسرم را دادند. ما خیلی ناراحت و نگران بودیم تا اینکه همسرم ظهر پنج‌شنبه تماس گرفتند و گفتند که حالشان خوب است و سالم هستند و عملیات تمام شده و ان‌شا‌الله این هفته بازمی‌گردند. خیالمان آسوده شد اما برای شهادت دوستانشان بسیار ناراحت بودیم اما گویی روز جمعه بعد از مرحله اول عملیات که منجر به آزاد‌سازی نبل و الزهرا شده، مأموریت همسرم و همرزمانشان تمام و به مقرشان باز‌می‌گردند. فردای آن روز به علت عملکرد خوب ایشان و همرزمانشان فرماندهان تصمیم می‌گیرند که در ادامه عملیات برای آزاد‌سازی شهر رتیان، گردانی که ایشان در آن حضور داشتند، دوباره به منطقه اعزام شود. لذا دوباره به منطقه اعزام می‌شوند.

ایشان قناسه چی بود. آقا محمود15 تیر در سلاح خودشان داشتند، با دقت تمام 14 نفر از افراد دشمن را نشان گرفته و همه آنها را به هلاکت می‌رسانند.  تک‌تیر انداز دشمن که می‌بیند همه نفراتش از دست می‌روند، سر ایشان را هدف قرار می‌دهد و محمود هم به آرزویش می‌رسد و در شب تولدش آسمانی می‌شود.

چگونه خبر شهادت همراه زندگیتان را شنیدید؟

روز شنبه من در تشییع پیکر چهار نفر از همرزمان همسرم در گلزار شهدا شرکت کردم. در گلزار خبر شهادت آقا‌محمود را به دوستانشان داده بودند. اما ما هنوز در جریان نبودیم. خواهرهایم در گلزار شهدا که بودند خبر را می‌شنوند و من از حال و روز آنها متوجه شدم که اتفاقی برای محمود افتاده است. ابتدا گفتند که زخمی شده اما من آرام و قرار نداشتم. دلم گواهی دیگری می‌داد. خیلی بی‌قرار بودم. من را به خانه پدر شوهرم بردند و آنجا متوجه شدم که همسرم به شهادت رسیده است. لحظات خیلی سختی بود. هیچ‌کس باورش نمی‌شد. اولین سؤالی که من پرسیدم این بود که پیکر همسرم کجاست؟ خیلی نگران بودم که خدای ناکرده دست داعشی‌ها افتاده باشد اما وقتی گفتند که پیکر همسرم تهران است خدا را شکر کردم.

امروز که همسر یک مدافع حرم شدید، چه احساسی دارید؟

از اینکه همسر شهید مدافع حرم هستم خوشحالم. باعث سربلندی من است که همسرم در دفاع از اسلام و اهل بیت همچون امامان به شهادت رسید. از طرفی هم سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی باعث دلگرمی و قوت قلب ما است. ایشان درباره امتیازات شهدای مدافع حرم نسبت به دیگر شهدا فرمودند: اقدام داوطلبانه، اعتقاد خالصانه با پشت سر گذاشتن هیجانات جوانی، پشت کردن به تعلقات زندگی و زن و فرزند و دفاع از حریم اهل بیت (ع) که مهم‌ترین مورد است.

درددلی با حضرت زینب (س) دارید؟
من وقتی خیلی دلتنگ و بی‌قرار می‌شوم خودم را با حضرت زینب مقایسه می‌کنم و می‌بینم داغی که من دیدم در مقابل داغ‌هایی که حضرت زینب (س) دیدند بسیار ناچیز است. از حضرت زینب (س) می‌خواهم صبر زینبی‌اش را بر من و تمام خانواده شهدای مدافع حرم عطا کند به ویژه آن خانواده‌هایی که پیکر همسرانشان هنوز بازنگشته است.
و می‌گویم: تقدیم شماست قبولش فرما/ قدر وسع ماست فدای زهراست

خانم محمدی برخی از چرایی حضور رزمندگان مدافع حرم می‌گویند و برخی دیگر از هزینه‌هایی که این خانواده‌ها دریافت می‌کنند. نظر شما به عنوان یک همسر شهید مدافع حرم چیست؟
من بسیار می‌شنوم و می‌خوانم که می‌گویند این رزمنده‌ها که به سوریه می‌روند صرفاً برای گرفتن پول و سهمیه‌ است اما این کوتاه‌فکری بعضی افراد است که از سرنا آگاهی حرف می‌زنند زیرا هیچ آدم عاقلی حاضر نیست که به خاطر پول از جان و مال و خانواده‌اش بگذرد. آنان که جانشان را از دست می‌دهند یا یک عمر ویلچرنشین می‌شوند، یا آدمی که گوش‌هایش دیگر نمی‌شنود و دیگر توان دیدن ندارد، پول را می‌خواهد چه کند؟ این پول و سهمیه چه کمکی به او می‌تواند بکند. امیدوارم خدا قدرت درک به این افراد بدهد. این افرادی که از سر نا‌آگاهی حرف‌هایی می‌زنند که دل خانواده‌ها را خون می‌کنند و امیدوارم خون ریخته شده این شهدا پایمال نشود.
مردم شهر قم از شهید مدافع حرم شهرشان به خوبی استقبال کردند؟
هر چه از شکوه و عظمت مراسم خاکسپاری برایتان بگویم کم گفته‌ام. بااینکه آن روز عصر هوا خیلی سرد بود و باران به شدت می‌آمد مردم کم نگذاشتند. شهیدم در گلزار شهدای قم به خاک سپرده شد.
روزنامه جوان
 

  • خادم اهل بیت (ع)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">