به اساتیدی که طلبه بودند علاقه ی خاصی داشت و به آنها احترام می گذاشت. احساس صمیمیّت داشت و پای درس این اساتید با اشتیاق مینشست. گاهی کارهایشان را انجام می داد و هوای آن ها را داشت.
نقل شده از دوست شهید
| @shahid_dehghan
«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»
شهیدسجادمرادی
شهیدی که حقا و انصافا خیلی شجاع و نترس بود و با شروع شدن اعزام به سوریه قصد رفتن کرد ...بعد از شهادت رفقایش همچون
شهیدمحسن حیدری
شهیدمسلم خیزاب
و آخرین رفیق و همرزم بسیجی اش شهیدحمیدرضادائی تقی حال و هوای شهادت وجودش را فرا گرفت ...در مراسم تشییع شهید دایی تقی عقب ماشین مداحی میکرد و حجله های حمید را تزئین میکرد که بعدا عکس خودش داخل همان حجله ها خورد ...اما جالب تر از همه الهام شدن شهادتش بود که همه با خنده از آن می گذشتند..روز تشییع شهید دایی تقی به دوستش که در کنار عمویش بودند میگفت به عمویم بگو بنر من اینطوری باشد ...
جایگاه محل قرار گیری جنازه ام اینطوری باشد ...قبر من در کنار حمید باشد ...
عکس های من اینطوری باشد و...اما عموی سجاد هر بار با خنده و..رد میکرد..بعد سجاد رو به رفیقش میگه همین عموی من وقتی شهید شدم هنگام مصاحبه میاد و یقه کت خودشو صاف میکنه و آیه ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله...را قرائت میکنه و از من حرف میزنه ..
روزی که جنازه سجاد برگشت ، هنگام مصاحبه همین اتفاق افتاد و رفیق سجاد در حیرت ماجرا را تعریف کردند.. یک روز در مجلس روضه یکی از رفقایش را میبیند..سجاد کمی ناراحت بود.
ازش میپرسد چرا ناراحتی سجاد میگه میخوام برم سوریه...میگه میترسی ؟ سوریه که ناراحتی نداره!!! سجاد میگه نه .. بهم الهام شده که برگشتی در کار نیست و برای فاطیما ناراحتم .
از طرفی دیگر صبح اعزام پیش پدر
شهیدحمیدرضادائی تقی رفته و از او طلب حلالیت و دعا میکند و به او میگویید راهی که من میرم برگشتی ندارد..آری..اینگونه بود که شهادت سجاد از محرم به او الهام شده بود و هر کسی می دانست لیاقتش را دارد اما کسی باور نمی کرد بتواند دوری سجاد رو تحمل کند..
شهید سجاد مرادی
راوی: دوست شهید
@sangarshohada
بسم الله
قربتا الی الله
عجب روزگارِ غریبیه
یه روزی تَرک موتورت میرفتیم میدون انقلاب و پاشاژ مهستان و میدون فردوسی و انتشارات روایت فتح، به عشق عکس ها و برچسب های شهدا، به عشق خوندن کتابی از خاطرات شهدا...چه دلخوشیِ نابی بود.
یه روز هم مثل این روزا، من، تنها، پیاده، میدون انقلاب رو گز میکنم به امید پیدا کردنِ کتابِ تو...کتاب شَهیدمحمودرضا بیضایی...
روزگارِ غریبیه محمود
رفتی...بی من...
کاش لااقل منم عاقبت کارِ خودم رو میدونستم.
روزگار عجیبیه
من.....منتظرتم
تو.......منتظرمی؟؟؟
به باورِ دلِ ناباورم نمی‌گنجد
هنوز هم که مرا با تو این فراق افتاد...
رفیق
محمود
کتاب تو
سربازان آخرالزمانی امام زمان عج
فداییان حضرت زینب سلام الله علیها
شهیدمحمودرضابیضایی
@bi_to_be_sar_nemishavadd
به من گفتند امروز روز تولدته، بی خبر از آنکه روز تولدت، ۱۷ اردیبهشت ۹۵ بود.
یازدهم مهر
هفدهم اردیبهشت
شهید مدافع حرم
سردار رحیم کابلی
🍃🇮🇷
وداع با پیکر شهید مدافع حرم «محمود حیدری»
مراسم وداع با پیکر شهید مدافع حرم لشکر فاطمیون "محمود حیدری" صبح امروز چهارشنبه 11مهر در معراج شهدای تهران برگزار شد.
همسر شهید مدافع حرم حسین مشتاقی:
این اواخرحسین آقا به من گفت: شما چرا دعا می‌کنی من شهید نشوم؟ تو هنوز شهادت را درک نکرده‌ای. دعا کن من شهید شوم که آن دنیا شفاعت شما را بکنم.
من گفتم: مگر می‌شود یک زن برای شهادت شوهرش دعا کند؟ گفت: هنوز شما بهشت را درک نکرده اید. من گفتم: انشاءالله همیشه باشی، نذر حضرت زینب باش. بروی مدافع حرم حضرت زینب باشی. می‌گفتم من حاضرم یک سال تو را نبینم فقط زنگ بزنی بگویی من سالمم. من هم بگویم من سایه سر دارم.
حسین گفت: می‌دانی اجر شهید گمنام چقدر است؟ زدم روی پایم و گفتم: تو را به خدا نگو! حالا می‌خواهی شهید بشوی شهید شو اما شهید گمنام نشو دیگر!
بچه ها بیدار شدند و ادامه این صحبتمان هیچ وقت دنبال نشد.
@Agamahmoodreza
همسر شهید حججی :
[قبل از شهادت محسن] دعای عرفه رفتم گلزار شهدا . اتفاقی نشستم سر یک قبر . روی سنگ قبر خواندم "شهید محسن حججی" !
جا خوردم . خوب که دقت کردم دیدم نوشته "شهید محسن حجتی" .
دلم هری ریخت . اگر یک روزی بخواهم بنشینم بالای قبری که نوشته باشد "شهید محسن حججی" چطور ؟!
تا آخر دعا با این خیالات ضجه زدم و اشک ریختم .
وقتی به محسن ماجرای آن شهید را گفتم خندید و گفت "حالا دعا کن اصلا قبر و پیکری باشه که بیای بالا سرش "
شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
اللهم عجل لولیک الفرج
شهادت
همین است دیگر...
به ناگه پنجره‌ای باز می‌شود به سمت بهشت
مهم تویی!!
که چقدر
از دلبستگی‌های این طرف پنجره دل کنده باشی
روحانی میرزا محمود تقی‌پور
@rohanitaghipour
سیره شهید
بیشتر مواقع حتینماز صبح راهم با جماعت می خواند،
تو منزل که بود می گفت:
پاشین بهجماعت بخونیم چراالکی ثواب رو باتکی خواندن هدر بدیم؟!
قرار بندگی
شهید علی سیفی
@modafeonhare
خیلی دوست داشتم اربعین کربلا باشم، اما پدرم موافق نبود. اما باز هر بار که حرف از رفتن می‌شد باز پدرم راضی نمی‌شد. چند روز بیشتر به اربعین نمانده بود. دلم شکست و با همان حال به دانشگاه رفتم. در گوشه‌ای باخودم خلوت کردم. عکس محمدرضا را روبرویم گرفتم و شروع به درد و دل کردم و از او خواستم دست مرا بگیرد. ظهر که شد، برادرم خبر داد پدر راضی شده، من زائر کربلا شدم.
راوی: دوست شهید
کتاب ابووصال
@shahid_dehghan
اگر عاشـــق شدی
دوان دوان بسوی فدا شدن
در راہ معشـوقت خواهـی دوید
و این خاصیت ڪسانی ست ڪہ
در فڪر جـــاودانہ شدن اند
پاسدار مدافع حرم
شهـید محمدرضا الوانی
سالروز شهـادت
@ravayate_fath
میان نبودن های تو.......
بودن من
تنها طعم حسرت دارد
بـے نشان بودن تو یعنـے:
تو شبیه ترینِ شهدایـے
به حضرتِ مادر(س) ..
یاد شهدا با صلوات
شهید مدافع حرم جاویدالاثر
رضا عباسی
لبخند گل زیباست...
و هر ڪسے...
بهترین گلها را مے چیند ؛
خدا هم...
تو را براے خود چید...
شهید مدافع حرم
حسین مشتاقی
پروفایل همسر شهید حججی
به رسم رفاقت دعای شهادت
@zakhmiyan_eshgh
