مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱۱۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

حضرت زینب محمد منو انتخاب کرده بود

يكشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۱۹ ب.ظ


 مادر شهید محمد هادی نژاد

 محمد همیشه نمازشو اول وقت میخوند و یک شب نمیشد محمد برای نماز به مسجد نیاید. محمد خیلی مهربون بود و حتی یک بار عصبانیتشو ندیدم. محمد خیلی به روزه اهمیت میداد و علاوه بر رمضان ؛رجب و شعبان رو هم روزه میگرفت. تو منطقه های فقیر نشین میرفت کار میکرد(بنایی) ولی پول نمیگرفت. همت زیاد داشت.

 ‌چند روز قبل از رفتن به سوریه ازم خواست که بزارم بره سوریه. باهاش مخالفت کردم وگفتم تو مال جنگ نیستی و من فقط یک پسر دارم و اگر تو بری دیگر کسی را ندارم. شب که خوابیدم حضرت زینب و پسر مو ازم خواست و گفت با رفتنش مخالفت نکنم. وقتی خبر شهادتش و شنیدم اصلا ناراحت نبودم چون حضرت زینب محمد منو انتخاب کرده بود.

@Agamahmoodreza


دوایِ دردِ بیقراری‌های کوثر

پدر بزرگوار شهید محمودرضا بیضائی:

🌷 اوایل شهادت محمودرضا که نبودش سخت به ما فشار می‌آورد، اباعبدالله الحسین(ع) را یاد می‌کردم. هر وقت کوثرِ محمودرضا به دیدن ما می‌آید با من بازی می‌کند. یک شب کوثر مدام به من گفت: بابا جون بیا کُشتی بگیریم.

منم کمی باهاش کُشتی گرفتم اما خسته شدم.

دیر وقت هم بود.

به‌گونه‌ای که همه رفتند بخوابند. من که نای کُشتی نداشتم به کوثر گفتم:

 موافقی زنگ بزنم با یکی از دوستانم صحبت کنیم؟

🌷اولش گفت آره تماس بگیر صحبت کنیم بعد گفت دوستت رو نه، بابامو بگیر با اون صحبت کنم. من با مکافات کوثر را قانع کردم که امکان تماس با بابایش مقدور نیست اما آن شب یکی از سخت‌ترین شب‌های زندگی من سپری شد.

اگر ائمه را الگوی خود قرار دهیم تحمل شهادت محمودرضا آسان خواهد شد.

 @Agamahmoodreza

کلام شهید احمد مشلب به دوستانش

يكشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۱۲ ب.ظ


گلهای یاس را بر روی نعشم بریزید و عهد و پیمان من راحفظ کنید...

از عمر رفته ی من ناراحت نشوید!رویاهای زیادی داشتم!

 میخواستم برای ازدواج اقدام کنم

وبا فرزندانم شادی کنم...

ای دوستان من ، مزار من را رها نکنید...

من همانطور که مثل قبل به شمامحبت میکردم،به شما محبت میکنم..

وبرایتان تعریف میکنم از آنچه که در سفرهایم گذشت...

از نماز شب و حضرت زینب(س)،

از جهاد ومقاومت و انتظارم

از زخم هایم 

و چهره ی مادرم...

که او را درلحظه ی احتضار میبینم...

ڪلناعباسڪ یازیـنب

شهید احمد محمد مشلب 

لقب جهادی غریب طوس 

ریف جنوبےحلب سوریه

کلام شهید

https://eitaa.com/AhmadMashlab1995

ازته دلم ازاودل کندم

يكشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۱۰ ب.ظ


«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»

ازته دلم ازاودل کندم

یک ماهی می شد که می خواستند به سوریه بروند و ساکش گوشه اتاق آماده بود، منتها جور نمی شد که برود، هرروز می گفت: که امروز 

می روم، فردا می روم، ولی جور 

نمی شد رو سه روز قبل از رفتنش به من گفت: شما و مادرم به من دلبسته هستید و نمی گذارید من بروم و گرنه تا کنون رفته بودم، من گفتم که خدا شاهد است من از ته دل راضی هستم، مادرت هم اگر بعضاً می گوید چون جگرگوشه اش هستی و دلش نمی آید و می گوید ناراحت می شوم حرف از رفتن بزنی، وگرنه چه راهی بهتر از شهادت، به اوگفتم واقعاً از ته دلم می گویم که از تو دل کندم، از طرف من خیالت راحت باشد چون می دانم تو برای این دنیا و اینجا نیستی، بخاطر این هیچ وقت دوست ندارم تو را سمت خودم بکشانم، بعد از تو تنها که ماندم، حضرت زینب(سلام الله علیها) به کمکم خواهدآمد و از خدا طلب صبرخواهم کرد.

سلام برشهادت

هرلحظه به اتفاقی که به آن فکر 

می کردم و به حسی که همیشه در ذهنم بود نزدیک تر می شدم و این اتفاق را در ذهنم به تعویق می انداختم و همیشه فکر می کردم زمانی آقا محمود شهید می شود که محمد هادی بزرگ شده باشد و چند سالی از زندگی مشترکمان گذشته باشد، ولی چنین نشد و آقا محمود آخرین باری که سال 95 به سوریه رفت گویا به ندای "اذا کانا المنادی فاهلا بالشهاده" (اگر دعوت کننده زینب 

(سلام الله علیها) باشد سلام برشهادت) لبیک گفته و عاشقانه فدایی حضرت زینب (سلام الله علیها) شده بود.

شهید محمود نریمانی 

راوی : همسر شهید

  @sangarshohada


از سفر خوش اومدے بزرگِ لشگرِ ڪربلا

يكشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۰۸ ب.ظ


از سفر 

خوش اومدے

     بزرگِ لشگرِ ڪربلا

اومدے تا

 مُحرمــمان

     معنا بگیره....

شهید مدافع حرم

سید جلال حبیب الله پور

تراب‌الحسین 

 @alaahasannajme 

شهدا را کامل می‌شناخت

يكشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۰۳ ب.ظ

نحوه شهادت‌ها را بدان

تاکید داشت که حتما نحوه شهادت شهدای مدافع حرم را بدانم. چگونگی شهادت بیشترشان را می‌دانشت. اطلاعات بسیار خوبی داشت و شهدا را کامل می‌شناخت.

راوی: دوست شهید

کتاب ابووصال

@shahid_dehghan

نمی دانم

می دانی یا نه..!؟

ولی دلمان تنگ شده...

وقت کردی بیشتر به خوابمان بیا

شاید آرام شود این دل ما

که زود به زود سراغت را می گیرد



احمد دلش نمی خواست هیچ وقت به کسی آسیبی برسد.

شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۵۴ ب.ظ


راوی علی مرعی (دوست شهید)

من و احمد همسایه بودیم.روز به روز با هم بیشتر آشنا می شدیم تا اینکه در یکی از مجالس عزاداری در ماه محرم کنار هم نشسته بودیم و بعد از مراسم با هم بحث های دینی داشتیم که خیلی لذت بخش بود.قدرت بیان احمد در مسائل دینی من را جذب او کرد و به مرور رابطه ی ما به دوستی تبدیل شد.سعی می کردم او را زیاد ملاقات کنم و از بس شیفته ی او بودم، مثل سایه دنبالش می کردم. اهل محل متوجه عمق ارتباط ما شده بودند و کسی که رابطه ی ما را نمی دانست گمان می کرد، برادریم.

پر از نشاط و فعالیت بود. علاوه بر اینکه باعث شادی دوستان می شد، موضاعاتی در جمع مطرح می کرد که باعث می شد آن ها فکر کرده و نظر خود را بیان کنند. او می خواست غیر مستقیم جوانان را نسبت به مسائل مختلف آگاه کند.

وقتی با ماشیناحمد برای تفریح  بیرون می رفتیم، اگر سنگ در خیابان یا جاده افتاده بود،ماشین را نگه می داشت؛پیاده می شد و سنگ ها را کنار می گذاشت.حتی سنگ های کوچک را هم برمی داشت.یک بار گفتم اینها کوچک هستند و به کسی لطمه نمی زنند! جواب داد: به دوچرخه  آسیب می زنند! احمد دلش نمی خواست هیچ وقت به کسی آسیبی برسد.

بسیار مقید بود که رازش را برای دیگران نگوید.مرتب سفارش می کرد که حرف های خصوصی خود را نباید برای کسی گفت.چون عقیده داشت هیچ کس جز خداوند نمی تواند به انسان کمک کند. چون خدا نسبت به مشکلات هر کس، از خودش نیز داناتر است.جز خدا کسی نمی تواند برای مشکلات ما چاره بیندیشد یا راه حلی ارائه دهد.

می گفت :باید یک امام انتخاب کنیم و حرف های دلمان و درد و 

دل هایمان را به او بگوییم و خوشحالی و ناراحتی خود را با آن امام معصوم شریک شویم.

ملاقات درملکوت

کانال رسمی شهیدمشلب

@ahmadmashlab1995

شهیدانہ

بهشت، همیشہ نباید 

درختانے داشته بــــاشد ڪہ

رودهایے از پـــایینش جـــــریان دارند..!

گاهے بیــــابانیست ڪہ خون شهـدا

در آن جاریست...

تراب الحسین 

 @alaahasannajme 

یادت همواره جاودان...

شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۴۶ ب.ظ

| پست اینستاگرامی مادر شهید

سالروز نوشتن وصیت نامه آقا محمدرضا

هروقت وارد اتاقت میشدم و آنجا را جمع وجور میکردم تکه های کوچک کاغذی را می دیدم که روی آنها مشخصات خودت را به سبک وسیاق وصیتنامه نوشته بودی...

با هربار دیدن آن برگه ها قلبم میلرزید و درد شدیدی به سراغم می آمد...غصه تمام وجودم را میگرفت

با خودم کلنجار میرفتم و به درگاه خدا ناله میکردم که تو چرا اینکار ها را میکنی؟؟

و هربار که از دانشگاه برمیگشتی و اتاق مرتب شده ات را میدیدی میگفتی: مامان لطفا دست به این تکه کاغذ های من نزن...

وهربار ناراحتی من...و هربار سخن تو: یدونه کاملش رو نوشتم و داخل یکی از کتابهات که خیلی دوستش داری برات گذاشتم.

الان که فکرش را میکنم تعجب میکنم این آخری را کی؟کجا؟ ودر چه حالتی نوشتی ک من متوجه نشدم!!!

محمدرضا جان میدانی امروز چه روزیست؟

همان روزیست که آخرین و کاملترین و جدی ترین حرفهایت را نوشتی و به قلب تاریخ سپردی تا راه گشای هم سن وسالهای خودت باشد...

نه! بلکه راهگشای همه ی عاشقان شهدا...

محمدرضا جان 

یادت همواره جاودان...

۱۴/شهریور/۹۴

آتش قلب مادر...


🍃📝| @shahid_dehghan

شهید حمزه ابراهیم حیدر

شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۴۳ ب.ظ

فرمانده شهید ماه گذشته لبنان چه کسی بود؟

حزب الله لبنان

ماه اوت سال ۲۰۱۸ میلادی تاریخ شهادت یکی از فرماندهان بزرگ حزب الله را در خود ثبت کرد.

به گزارش مشرق، لبنان یکی از کشورهایی است که طی شش سال جنگ سوریه با گروهک‌های تروریستی به‌عنوان یکی از گروه‌های اصلی مقاومت در صحنه مبارزه با تکفیری‌ها حضور داشته و کنار مجاهدان ایرانی، افغانستانی، پاکستانی، عراقی و سوری در زمره مدافعان حرم اهل بیت(ع) شهدای بسیاری تقدیم جبهه مقاومت کرده است. خط مقاومت اسلامی برای حزب‌الله لبنان که مهمترین و اصلی‌ترین گروه مقاومت این کشور محسوب می‌شود در حال حاضر در دو جبهه نبرد با صهیونیست‌ها در مرز لبنان و نبرد با تکفیری‌ها در سوریه تعریف می‌شود.

با توجه به سقوط حکومت داعش در سوریه و فرار بسیاری از عناصر گروه‌های تروریستی در این مناطق درگیری‌ها در سوریه کمتر شده است، تعداد شهدای جبهه مقاومت هم در سال 2018 به نسبت سال گذشته کاهش یافته است. طبق آنچه در رسانه‌های مقاومت لبنان از اطلاعیه‌های شهدا منعکس شده است، در سال 2017 میلادی نام 172 شهید مقاومت به ثبت رسیده است.

ماه اوت سال 2018 میلادی تاریخ شهادت یکی از فرماندهان بزرگ حزب الله را در خود ثبت کرد. فرمانده شهید حزب‌الله حاج طارق ابراهیم حیدر «أبوعلی جواد» از اهالی «کفردان البقاعیة» در دره بقاع لبنان است . او در 30 اوت سال 2018 میلادی در جبهه مقاومت اسلامی به شهادت رسید. این فرمانده دشهید برادر شهید «حمزة إبراهیم حیدر» است.

"حمزه ابراهیم حیدر" از فرماندهان عملیاتی حزب الله لبنان بود. او از اهالی روستای "کفردان البقاعیه" (در دره "بقاع") بود که با آغاز جنگ سوریه، برای دفاع از حرم راهی سوریه شد و در هشتم تیر ماه 1392 توسط تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید.

منبع: تسنیم

محسن" یک آتش به‌اختیار تام بود

شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۴۰ ب.ظ


همسر شهید حججی درباره تصویری که از اسارت او منتشر شد، گفت: این عکس نشان‌دهنده حق و باطل بود↔️، من بعد از نگاه کردن با دقت به عکس یک لحظه حس نکردم که محسن اسیر است، صلابت را در وجود او دیدم حس کردم که داعشی ملعون اسیر دست آقامحسن است. قطعاً از بغض و کینه است که چاقو کنار او گذاشته‌اند.

 من همه چیز در چهره او دیدم جز ترس اما خستگی را حس کردم، مشخص بود ایشان تا لحظه‌ای که به اسارت درآمده از خودش دفاع می‌کرده است چون لب‌های او خشک بود، اما استوار بودن هم در نگاه او بود، محسن کم نیاورده بود.

محسن یک آتش به‌اختیار تام بود، این آتش به‌اختیار را سال‌ها قبل در مؤسسه شهید کاظمی نشان داد، اگر همه این‌گونه باشیم همه چیز خیلی قشنگ پیش می‌رود و همه محسن‌ها، یکی یکی ساخته می‌شوند.

«همسرم رفت که بگه امام خامنه‌ای تنها نیست؛ رفت که بگه هنوزم مردان خدایی هستند؛ اگه کسی خواست اشکی واسه همسرم بریزه به اشکش هدف بده‌؛ واسه حضرت زینب (س) و امام حسین (ع) گریه کنه... همه زیر لب فقط بگید امان از دل زینب(س) راهشو ادامه بدید؛ دعا کنید خدا به منم صبر بده؛ التماس دعا.

شهید محسن حججی 

شهید مدافع حرم 

 http://eitaa.com/joinchat/3838967809C6febed3127 

رنگ دنیا برای دخترکانش عوض شد...

پنجشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۲۶ ب.ظ

حاج سعید که رفت، 

رنگ دنیا برای دخترکانش عوض شد... 

شاید سپیدِ سپید؛ 

شاید سرخِ سرخ... 

کاش دخترها کمتر بابایی بودند... 

بعد از شهادت آقاسعید،"بابا آبرو داد"سر مشقِ روزگار این بچه‌ها شد.

نازدانه های شهید جاویدالاثر سعید انصاری

 @Agamahmoodreza

او از حلالش گذشت

پنجشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۲۳ ب.ظ

شهیدعلےسامےحمزه

او از حلالش گذشت... تو از حرامش نمیگذری...؟!

شهیدى که فقط بیست روز با عشقش زندگی کرد ، در حالی که ده سال به طور مداوم پا به پاى هم عاشق بودند ، ولی بخاطر اختلاف قدیمی خانواده هاشون مجبور به ۱۰سال تحمل و انتظار شدند و جالبه که آنها بعد از ازدواج دقیقاً فقط ۲۰روز باهم زندگی کردند...

آقا داماد دفاع از حریم اهل بیت را مقدم بر ماندن کنار معشوقش دانست و رفت ...

اینکه هر دو فارغ التحصیل رشته حقوق از دانشگاهِ سنت ژوزف لبنان بودند اما قسمت نبود ادامه مسیر زندگی و تحصیل را در کنار هم باشند به کنار و اینکه به امید روزی که در بهشت به هم ملحق شوند هم به کنار ...

اما نکته اى که و یا پیامى که میشه از موضوع این پُست استنباط کرد این هست که آنها با رنج و سختى بسیار و حفظ پاک دامنى و حفظ ارزش ها و شخصیت همدیگه و به دور از هرگونه خلاف شرع ، کار نَشُد در ذهن دیگران را به شُد تبدیل کردن و جالبه برعکس بیشتر عشق و عاشقى هاى الان بود که  با یه بهونه ساده و بى پایه و اساس دختر رو رها کرده و به نوعى شهوت را در لباس محبت قالب همدیگه میکنند و این است وضعیت جامعه کنونى ما..!

شهدا هر جایى که باشند در نهایت اجر و قرب آنها حفظ خواهد شد...

الّلهُــمَّ عَجِّـــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــــرَجْ 

تصویرےازشهیدعلےسامےحمزه وهمسرش

 @AhmadMashlab1995

خاطره ای از شیهد همدانی

پنجشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۱۸ ب.ظ

یکی از دوستان نزدیک سردار شهید همدانی می‌گفت: حضرت آقا بعد از ماموریت‌ها به سردار همدانی می‌گفتند: برای حفظ شما دعا می کنم، سردار هم گفته بود توجه شما خستگی را از تن ما در می‌آورد.

سردارشهید حاج حسین همدانی