اثـــــرات سیـــــنه زنی در هیـــــئت
خاطره ای ازشهید حمید سیاهکالی
هر وقت حمید آقا از هییت برمیگشت من و مادرش میگفتیم کمتر سیـــــنه بزن...سیـــــنه ات درد میگیره...ولی به مامانش لبخند میزد و میگفت آخه مامان سینه زنی خیلی خوبه...
بعد که میرفتیم منزل به من میگفتن شما نگو سینه نـــــزن!!!من بهت قول میدم این سینه که برای اباعبدالله سینه زده روی آتیش جهنم رو نمیبینه.
بعد شهادت وقتی رفتم معراج شهدا...تعجب کردم..آقا حمید دست ها و پاهاش و شکمش و سمت چپ صورتش پر بود از ترکـــــش های ریز و درشت که باعث شده بود به شهادت برسه مثل حضرت عباس ع
ولی تنها جایی که سالم بود سینه اش بود!!!!وقتی دیدم یاد حرفش افتادم...دستم رو روی سینه اش گذاشتم ببینم قلبش میزنه،،،ولی
قفسه سینه اش سالم سالم بود در حالی که کل بدنش دچار جراحت های شدید بود...اربا اربا بود
راویهمسرشهید
کانالشهیدحمیدسیاهڪالے @modafehhh
بانک اطلاعات شهدای مدافع حــــــرم
@haram69
- ۹۵/۰۷/۲۷
من روز و شب آخر وداع این شهید با همسر و پدر و مادرش را از سایت دیگری خوانده ام
حقیقتا همه چیز یک طرف و این وداع آخر یک طرف
خداوند به همسرشان صبر عنایت فرماید
اشتباه نکنم ایشان آذر پارسال شهید شدند
یا حق