خاطرات مدافع حرم شهید سید اسماعیل سیرت نیا
يكشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۰۶ ب.ظ
از طرف دوستان شهید
حدود دو سه هفته مونده به شهادتش،پیامی رو فرستاد واسه یکی از دوستان که خب تو اون برهه، عادی و معمولی بنظر میرسید...اما؛
وقتی خبر شهادتش رسید،اون پیام،رنگ دیگه ای بخودش گرفت واسمون:
پیام این بود
گاهى گمان نمیکنى و میشود,
گاهى نمیشود که نمیشود-
گاهى هزار دوره دعا بی اجابت است ,
گاهى نگفته قرعه به نام تو میشود- گاهى بساط عشق خودش جور میشود,
گاهى به صد مقدره ناجور میشود-
گاهى گداى گدایى و چاره نیست ,گاهى تمام شهر گداى تو میشود...
۶ شب تاهمراهی درسفری بهشتی
همسفر شهید من
سفری در راه است.
@seyedsiratnia
- ۹۵/۱۱/۱۰