خاطره ای ازشهید عبدالصالح زارع
يكشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۶:۴۷ ب.ظ
از عملیاتها که برمیگشتیم،همه نیروها معمولا شدیدا خسته بودند، به محض رسیدن به مقر همه بچه ها برای استراحت می رفتند و سرگرم کار خودشان بودند اما با اینکه شهید زارع پا به پای بچه ها میجنگید و مثل بقیه مهمات حمل کرده و دست و پایش تاول زده بود.
تازه شروع میکرد؛کمک به رزمنده ها و براشون غذا می آورد، وسایل استراحت واستحمامشان را آماده میکرد.
همیشه دوست داشت در کمک کردن به دیگران در صف اول باشد و بتواند مشکلات دیگران را حل کند.
به نقل از همرزم شهید
- ۹۵/۱۱/۰۳