خاطره ای از شهیدمدافع حرم علیرضا بُریری
سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۶:۰۵ ب.ظ
شهادت ۱۶اردیبهشت۹۵ خان طومان
علیرضا همش آرزوی شهادت میکرد دنبال شهادت بود... و خیلی سعی و تلاش میکردچند روز قبل شهادتش هم یه ترکش خورده بود به پشتش .
گفت ببین ناصر بازم لایق شهادت نبودم.... بهش گفتم علیرضا تو هنوز جوونی تو زنوبچه داری ،تو که فقط مال خودت نیستی . زنو بچت ،پدرومادرت چشم انتظارتن...
گفت ناصر نگران نباش همشون رو آماده شهادتم کردم... گفتم بابا بچت تازه دوسالشه ،همسرت چی؟
گفت حتی همسرم هم آمادست..
نقل از فرمانده
کانال شهید : @shahidalirezaboriri
بانک اطلاعات شهدای مدافع حرم
@Shohadaye_Modafe_Haram
- ۹۵/۰۲/۲۸