دلنوشته شهید رسول خلیلی در سن ۱۸سالگی
"خدایا کمکم کن تنها امیدم تویی خدا خوشا به حال شهدا .
هروقت خاطره شهدا یا بعضی وقتها که تلویزیون تصاویر شهدا و خاطره یا وصیت نامه آنها را پخش می کند حالم یک مقدار تغییر میکند به حال آنها ، به عمل آنها ، به وقت شناسی آنها ، به عبادت و.... آنها غبطه میخورم.
دوست دارم مثل شهدا باشم با اخلاق، ایمان، محبت ،کیس، شجاعت، مردانگی اما کو همت کجاست همت من و شهید همت که واقعا نامش برازنده اوست.
(کجایند مردان بی ادعا )؟؟؟
خدایا میدانم که کم کاری از من است. خدایا میدانم که من بی توجهم.
خدایا میدانم که من بی همتم
خدایا میدانم که من قلب امام زمانم را رنجانده ام.
اما خود میگویی که به سمت من بازآیید.
آمده ام خدا! کمکم کن تا از این جسم دنیوی و فکرهای مادی نجات یابم.
به من هم مثل شهدا شیوه گذراندن این دیار فانی و محل گذر را بیاموز ، به من هم معرفت امام زمانم را عنایت فرما ، به من هم معرفت اهل بیت را بده.
خدایا کمکم کن که تمام وجودم و اعضای بدنم و اعمالم برای تو و رضای تو باشد.
خدایا به من شیوه نزدیک شدن به بارگاه خودت و گنجینه معرفت اهل بیت را بیاموز تا بتوانم هم به دیگران کمک کنم و هم خودم را نجات دهم و به نردبان شهادت دست یابم.
خدایا عاقبت ما را با شهادت ختم به خیر بگردان.
کانال شهیدرسول خلیلی @rasoulkhalili
بانک اطلاعات شهدای مدافع حرم
@Shohadaye_Modafe_Haram
- ۹۵/۰۲/۱۹