روایتى از شهید مدافع حرم محمدحسین محسنى؛
بسم رب الشهداء و الصدیقین
"ما مدّعیان صف اول بودیم، از آخر مجلس شهدا را چیدند؛ (بخش سى و هفتم)، خدمت به خلق خدا" ...
از خصوصیات بارز شهید، رسیدگی به نزدیکان و اقوام بود و اگر کسی مشکلی داشت نهایت سعی و تلاش خودش رو می کرد تا اون مشکل حل بشه.
چند ماه قبل از شهادتش، در هیئت عزاداری اباعبدالله [علیه السلام] بودم که، محمدحسین وسط مراسم چندبار به گوشیم زنگ زده بود و متوجه نشده بودم. از هیئت که بیرون اومدم بهش تماس گرفتم. خیلی بهم ریخته بود و ناراحت، گفت برای یکی از نزدیکانش مشکل مالی به وجود آمده و نیاز به چند میلیون پول داره. به هر دری زده بود و از دوست و آشنا هر مقداری که مقدور بود قرض کرده بود و مقداری هنوز کم بود. منم متأسفانه شرایط مساعدی نداشتم که پول بهش قرض بدم و شرمنده اش شدم ...
یکی دو روز بعد که باهاش تماس داشتم. گفت الحمدلله پول رو جور کرده و اون بنده خدا رو از گرفتاری بزرگی نجات داده ...
با خودم گفتم ما کجا و اینا کجا!
همه زندگیش رو گذاشته که مشکل یک نفر حل بشه و با همه سعی و تلاشش به خلق خدا خدمت کرده.
فهمیدم همینه که خیلی از مجاهدان و شهدا، از قبل شهادت به این مقام و مقام ایثار و ... دست پیدا می کنند.
با خدمت به خلق، خودگذشتگی، زحمت، فداکاری و ...
@labbaykeyazeinab
- ۹۶/۰۶/۲۸