روایتی از دختر فرمانده
پنجشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۵، ۰۴:۱۸ ب.ظ
شهید سردار سرلشگر سید حمید تقوی فر
چند باری که نمایشگاه قرآن برگزار میشد بابا تعدادی قرآن های مختلف خریداری میکرد.
همیشه میگفت میخواهم اینها را هدیه بدهم.
بعد از شهادت بابا که به عراق میرفتیم خانه ی هر کدام از دوستان بابا که میرفتیم،همان قرآن هایی که بابا خریده بود را می دیدیم.
می گفتند بابا این قرآن ها را به آنها هدیه داده،انگار هر جا میرفتیم بابا یک رد پا و نشانه ایی از خودش باقی گذاشته بود."
کانال رسمی شهداء مدافع حرم ساوه
https://telegram.me/Modafean_saveh
- ۹۵/۱۱/۰۷