شربت عسل
دوشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۳۹ ب.ظ
رسیدم دم در خونه . زنگ زدم. مهدی در خونه رو باز کرد. وقتی دیدمش اصلا حال نداشت. مریض و بی حال بود. شنیده بودم شربت عسل خوبه. با یک لیوان آب جوش ولرم شده و یک قاشق عسل و نصف لیمو ترش ،برای مهدی شربت عسل درست کردم.
وقتی مهدی شربتش رو خورد گفت : شفا بود دایی شفا!
من خوشحال شدم که مهدی سرحال شده.
چند دقیقه بعد مهدی لباسش را پوشید و راه افتاد.
گفتم : دایی جون کجا؟
گفت : دارم می رم هییت.
بعد از شهادتش بود که فهمیدیم اون فقط هییت نمی رفته و خیلی وقت ها با دوستاش برای خانواده های فقیر خوراکی و وسایل می خرید و می برد.
- ۹۴/۱۰/۲۸