گفتگو با همسر شهید مهدی سحاقیان۲
از لحظه ای که صحبت از اعزام شد برامون بگید!!چطور شمارو راضی نگه داشتند?چی گفتند به شما!?
من راضی بودم و مشوق اصلی برای اعزام خودم بودم.روزهای قبل از اعزام هر روز آیات و روایات جهاد و شهادت رو سرچ میکردم و براشون پیامک میدادم تا رضایت قلبی خودمو بهشون نشون بدم.
از زمان وداع(رفتن به سوریه) بگید?
از آشپزخانه اومدم بیرون. دیدم آقا مهدی ساکش و برداشته و رفته توی کوچه. از خواهرم پرسیدم آقا مهدی کجاست. گفتند بچه ها اومدند دنبالشون رفتند. دویدم توی حیاط دیدم دست مادرمو بوسید و خداحافظی کرد و رفت و هیچ توجهی به من نکرد. مادرم با تعجب بهشون گفتند آقا مهدی پس با خانمت خداحافظی نمیکنید و ایشون با شنیدن این حرف چند قدمی برگشتند خداحافظی کردند و رفتند و حتی یک بار هم برنگشتند پشت سرشون و نگاه کنند. از این کارشون تعجب کردم که چرا با وجود این همه علاقه اینطوری رفتند و همون لحظه احساس کردم از همه چیز دل کندند و رفتند.
در کدوم منطقه از سوریه و از چه ناحیه شهید شدند?
یکی از روستاهای حلب سوریه به نام شقیدلیه. اولین شب جمعه ماه مبارک رمضان از ناحیه سر. ترکش سمت چپ سرشون و برده بود.
ایشون قبل از اعزام نحوه شهادتش رو بهم گفت. دستشو برد پشت سرش و گفت تیر از همین جا رد میشه...
خبر شهادت رو چطور متوجه شدید و چه کسی به شما خبر داد؟
همان شب شهادت خواب دیدم مرا سوار اسب سفیدی کردند و اسب به آسمان رفت و اوج میگرفت و موهای سرم پریشان میشد و از آسمان پایین رو نگاه میکردم و فقط سرسبزی میدیدم. این خواب و نشانه ای از شهادت آقا مهدی میدونستم. همچنین شب در مراسم جزء خوانی قرآن به نیت آقا مهدی قرآن رو باز کردم ترجمه این بود: و آنانی که در راه خدا شهید شدند. تا روز بعدش خواهرم تماس گرفت و گفت آماده شوید تا بریم بیرون. توی مسیر ازشون پرسیدم کجا میریم گفتند ناراحت نشیدها. آقا مهدی مجروح شده بریم مامان و سوار کنیم و بریم بیمارستان عیادتشون. وقتی در خونه مامانم رفتیم خواهرم رفت بهشون بگه که بیاند سوار ماشین بشند . لحظه ای بعد خواهرم با چشمی گریان آمد و گفت باید صبور باشی مامان داره گریه میکنه و میگه من میدونم آقا مهدی شهید شده چرا الکی میگید مجروح شده.
پیکر مطهر ایشان در کجا آرام گرفته?
کنار مزار پدر شهیدم گلزارشهدای اسلام آباد شهر درچه اصفهان.
به نظر شما چه اعمالی باعث پذیرفتن ایشون در محضر بی بی زینب جان س شد?
ارادت ایشون به اهل بیت(ع) چرا که بعد از هر نماز به اهل بیت(ع) سلام میدادند .
هچنین غیرتی که نسبت به خانم ها مخصوصا خانم حضرت زینب س داشتند.
ایشون در وصیت نامه اشون به چه چیزی تاکید داشتند?
اگر ممکن است وصیت نامه رو برایمان ارسال کنید!
حلالیت طلبیدن از همه خانواده و آشنایان و ولایت پذیر بودن. وصیت نامشون رو با این جمله به پایان رسوندند که : سید علی را تنها نگذارید .
دیدار با رهبر عظیم الشأن انقلاب داشتید?[
دیدار خصوصی نه.
حضور شهید را چطور حس می کنید?
بسیار زیاد. توی کارهای روزمره از خودشون کمک میگیرم.
خواسته ی تک تک اعضای خانواده ی محترم این شهید بزرگوار از جوانان و مردم، اعم از برادران و خواهران چیست؟
همان وصیت شهید: سید علی را تنها نگذارید.
- ۹۵/۱۱/۱۸