از امام رضا خاستم ضامنم بشه تا خدا جسمم رو هم بخره چیزی از من بر نگرده مثل حضرت زهرا.س. قبرم گم باشه
پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۰۹ ب.ظ
روز قبل از حمله دشمن به خانتومان آمد دفتر معاونت نیرو تماسی با مشهد گرفت ...کمی طول کشید ....دیدم پشت تلفن گریه افتاد .....بعد تماس اومد منو بغل کرد گفت حلالم کن ...گفتم چته هنوز کار داریم .....گفت الان با مشهد تماس گرفتن داداشم حرم آقا امام رضا.ع. بود من با امام رضا یک صحبتی کردم از آقا خاستم ضامنم بشه تا خدا منم قبول کنه ...گریه افتادم همدیگر را در آغوش گرفتیم ...در این لحظه آروم در گوشم گفت از امام رضا خاستم ضامنم بشه تا خدا جسمم رو هم بخره چیزی از من بر نگرده مثل حضرت زهرا.س. قبرم گم باشه ......فردا شد و دشمن حمله کرد .غروب روز مبعث حضرت محمد.ص.محمد به آسمان رفت ...وموشک دشمن خودرو اورا نشانه گرفت و از این داداشمم چیزی به زمین بر نگشت درست همون جور که خودش میخاست .....شادی روح بزرگش صلوات.
راوی مرصاد همرزم شهید
- ۹۵/۰۴/۱۰