اسلحه به دست میگرفت و می رفت خطِ اول جبهه.
دوشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۳۸ ب.ظ
عمار حلب
محمد علی جعفری
بریده ای از کتاب
تا جایی که میتوانست از خواب و استراحتش میگذاشت که حتما خودش در خط حضور داشته باشد.
فرمانده بارها بهش میگفت:« شما وقتی فرمانده هستی، حق نداری بری خطِ اول و بجنگی.
اگه اتفاقی برای شما بیفته، شیرازهٔ کار از هم می پاشه! » اما قبول نمی کرد. میخواست حتماً کنار نیروهایش وسط معرکه حاضر باشد.
خیلی راحت می توانست بیاید عقب خط بنشیند، بی سیم دستش بگیرد و با بیسیم نیروها را کنترل و مدیریت کند؛ ولی این کار را نمی کرد.
اسلحه به دست میگرفت و می رفت خطِ اول جبهه.
@Q_HajAmmar
- ۹۷/۰۲/۱۰