مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

اعزام های آخر

يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ۰۶:۴۷ ب.ظ


"بسمـ ربـ العشق

ربـ الزهرا س"

دوره آخری که همراه احمد در منطقه بودم،دیگـر خبری از احمد سابق نبود.

انگار داشت خودش را آماده پرواز می کرد.

کمتر شوخی می کرد،اوقات فراغتش را مشغول قرائت قران بود.

اگر کوچک ترین غیبت می شنید تذکر می داد یا از مجلس بیرون می رفت.

یک روز وقتی از خواب بیدار شد،ناراحت بود.

آنقدر اصرار کردم تادلیل ناراحتی اش را گفت.

خوابِ سید ابراهیم را دیده بود(شهید مصطفی صدر زاده).بعد از شهادت سیدابرهیم اولین باری بود که خوابش را می دید.می گفت:

"سید با خنده ،ولی طوری که بخواد طعنه بزنه بهم گفت:بامعرفتا!به شماهاهم میگن رفیق!چرابه خانواده ام سر نمی زنید؟!"

دوباره چند روز بعد ناراحت و بی قرار بود ولی چیزی نمی گفت.با کلی اصرار و التماس حرف از زیر زبانش کشیدم.

گفت:

"دوباره خواب سید ابراهیم رو دیدم.توی عالم خواب شروع کردم به گریه کردن  که سیدجان پس کِی نوبت من میشه؟خسته ام.خودت برام یکاری بکن"

می گفت: سید درجواب لبخند ملیحی زد و گفت:

"غصه نخور.همه رفقایی که جامانده اند،شهادت روزیشون میشه."

حالا که احمد رفته تنها دلخوشی ام همین جمله سید ابراهیم است.و به امید روزی هستم که خودم را دوباره در جمعشان ببینم.

راوی:دوست و همرزم شهید

شهید احمد مکیان

کانال شهدای مدافع حرم

@mostafa_sadrzadeh



  • خادم اهل بیت (ع)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">