الحق که به تو نام شهید می آید
جمعه, ۲۸ دی ۱۳۹۷، ۰۶:۳۵ ب.ظ
ما سال ۹۴ تو اهواز تو پادگان حمیدیه، خادم بودیم برا راهیان نور
جواد مسئول ما بود
جواد همه را صدا کرد برا نماز صبح
با چک و لگد
به من میگفت بلند شو ابله و رو شکمم راه میرفت
اقا بلند شدیم رفتیم وضو گرفتیم وایسادیم نماز
تا همه خوندیم، گفت خب بخوابید ساعت دو عه
ساعت ۲ نصف شب نماز صبح
آقا خوابید کف کانکس و میخندید ماهم اعصابا...
هیچی دیگه پتو را برداشتیم و انداختیم روش و دِ بزن
راوی: رفیق شهید
شهید جواد محمدی
شهید مدافع حرم
@modafeonharem
- ۹۷/۱۰/۲۸
:: مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)