مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

امر به معروف به سبک شهید «مدافع حرم»

چهارشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۰۴ ب.ظ

شهید حاج رحیم کابلی؛

دوست شهید مدافع حرم گفت: بچه های بسیجی دهستان میان کاله و دوستان دیگر می دانند که حاج رحیم همیشه می گفت بعد از شهدای دفاع مقدس روستا، من اولین شهید روستای قره تپه می شوم. حالا هم همین گونه شد و آقا رحیم به رفقای شهیدش پیوست.

به گزارش سرویس مقاومت جام نیـوز، سرهنگ پاسدار حاج رحیم کابلی از فرماندهان و رزمندگان لشگر 25 کربلای مازندارن بود که در هشت سال دفاع مقدس با همرزمانش به دفاع در مقابل دشمن بعثی پرداختند. وی که شور شهادت و عشق اهل بیت در روح و جان داشت برای دفاع از حرم عمه سادات(ع) به سوریه هجرت کرد و در پی مبارزه با تروریست های تکفیری در کربلای «خان طومان»، به آرزوی دیرینه‌اش دست یافت و خلعت شهادت به تن کرد. خاطره ای از مداح اهل بیت(ع) محسن طاهری امیری که از دوستان این شهید والا مقام است را در ادامه می خوانید:

خاطراتی از والفجر 8

اولین روز سال 94 به اتفاق دوستان و حاج رحیم کابلی در راه یادمان اروند بودیم، بین راه حاجی صحبت های زیبایی درباره عملیات والفجر 8 کرد و همه با دقت به سخنانش گوش می کردیم.

وقتی به یادمان شهدا رسیدیم، من به اتفاق شهید کابلی از جمع جدا شدیم و سریع تر رفتیم، در ادامه راه باز هم حاج رحیم از رشادت های همرزمانش گفت و چون می دانست که من مداح هستم، بیشتر از فضای مراسم دعای کمیل و زیارت عاشورا و مناجات ها در زمان جنگ تعریف می کرد.

امر به معروف به شیوه شهید کابلی

وقتی رسیدیم در کنار یادمانی که به تازگی ساخته شده بود، تا چشمش به یادمان افتاد، خاطره ای به ذهنش رسید، و با هیجان آن را اینگونه برایم تعریف کرد: چند سال قبل من شب ها در اینجا می خوابیدم، شبی یکی از دوستان آمد و به من گفت: حاجی دو نفر اینجا هستند که وقتی همه خوابیدند، پول های ضریح یادمان شهدا را بیرون بر می دارند. این حرف را گفت و رفت.

این حرف را شنیدم بلافاصله رفتم و جای آن اشخاص را گیر آوردم، وقتی رسیدم متوجه شدم که این افراد تازه از دزدی برگشته اند، تا من را دیدند از ترس پول ها را مخفی کردند و ترسیدند، گفتم اجازه می دهید بیایم داخل؟ آن ها قبول کردند، خلاصه رفتم نشستم و بعد از سلام و احوال پرسی، شروع کردم به تعریف از شهدا و عنایاتشان، بدون اینکه درباره کار اشتباه آن دو نفر حرفی بزنم. در بین صحبت هایم دیدم، کم کم قطرات اشک از چشمان شان جاری شد تا جایی که با صدای بلند گریه می کردند، به خطایی که مرتکب شده بودند اعتراف کردند و از من تشکر کردند.

حاج رحیم در ادامه حرف هایش گفت: آن دو نفر به من گفتند آقا حرف های شما خیلی روی ما اثر گذاشت، تا حالا هیچ کس این گونه با ما صحبت نکرده بود. شهید کابلی عزیز با بیان تاثیرگذارش کارهای خارق العاده می کرد.

بعد از جنگ اولین شهید روستای قره‌تپه من هستم

بچه های بسیجی دهستان میان کاله و دوستان دیگر می دانند که حاج رحیم همیشه می گفت بعد از شهدای دفاع مقدس روستا، من اولین شهید روستای قره تپه می شوم. حالا هم همین گونه شد و آقا رحیم به رفقای شهیدش پیوست.

خبرگزاری فارس

  • خادم اهل بیت (ع)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">