ایمان قوی و محکم،ولایتمداری و صبر او زبانزد بود
عاشقانه همسر شهید:
ایمان قوی و محکم،ولایتمداری و صبر او زبانزد بود. نماز اول وقت عبدالحسینم هرگز ترک نمیشد. میدانستم که زندگی با یک نظامی دشواریهای خودش را دارد.
شاید نبودنهایش باعث دلتنگی میشد اما رسالتی که او به عنوان یک نظامی در پیش داشت، قوت قلبی برایم بود.
من عاشق پاکدامنی، صداقت و حیای ایشان شدم. در همان شب خواستگاری عاشق عبدالحسین و رفتار و منشش شدم. نجابت و عفت در کلام، نگاه و رفتارش دیده میشد.
شاید بشود گفت در شب خواستگاری عاشق یک شهید شدم.
اولین باری که از رفتن و مدافع حرم شدن برایم سخن گفت تیرماه سال ۱۳۹۴ بود. عبدالحسین به من گفت ثبتنام کرده اگر بیبی زینب (س) قبول کنند برای دفاع از حرم به سوریه برود. از من خواست تا برایش دعا کنم تا هر چه زودتر قرعه به نامش بیفتد.
ابتدا خیلی ناراحت شدم. از همان لحظه در دلم آشوب بود. تا ۱۴ آبان ماه سال ۱۳۹۴ که به او اطلاع دادند آماده رفتن شود.
سه روز بعد هم در ۱۷ آبان ماه بود که همسر و همراه زندگیام به صورت داوطلبانه راهی شد.
این بار اولین بار و آخرین بار اعزامش بود.
به نقل ازهمسرشهید مدافع حرم
عبدالحسین یوسفیان
کانال رسمی شهداء مدافع حرم ساوه
https://telegram.me/Modafean_saveh
- ۹۵/۱۰/۱۲