باباجونم روزت نزدیکه پس کجایی
ما بابا نداریم ، راستش داریم اما اندازه ی یک سنگ مستطیلی است که بالاش نوشته شهید مدافع حرم و پایینترش با خطی خوش ، پدری مهربان و همسری فداکار ، عکسش را هم تراشیده اند آن رو ، با آن صورت مهربان و گونه ها ی توو رفته و موهایی که همیشه شانه زده بود .
ما بابا نداریم ، نه که از اولش نداشتیم ، نه که به خوابمان نمی آید ،چند ماهیست رفته پیش خدا
ما بابا نداریم اما راستش را بخواهید عکس باباهای شمارا یواشکی نگاه میکنیم ، یواشکی دوستش داریم ، .
ما بابا نداریم ، روز پدر که میشود نمی دانم باید به کجا پناه ببریم ، سرمان را توی کدام سوراخ فرو کنیم که معلوم نشود غصه داریم ، حسودیم ، که یواشکی بابای شمارا دوست داریم .
راستی رفیق جان من،آنوقت که صورت بابایت را میبوسی ، آن وقت که ریش های تیغ تیغی اش میرود توی لبهایت ، آن وقتی که جوری فشارت میدهد که نفست تنگ میشود ، لطفاً ، لطفاً ، لطفاً ، یک لحظه بیشتر توی آغوشش بمان ، یک لحظه بیشتر جای همه ما ، همه ما بچه هایی که بابا نداریم ..
کانال سردارشهیدسجادعفتی
زندگینامه سردار عشق شهیدمدافع حرم سجادعفتی
https://telegram.me/modafeharamsajadeffati
- ۹۵/۰۲/۰۲