با دیدن مظلومیت شهید مصطفی عارفی باحجاب شدم ...
تا قبل از شهادت ایشون ،گاهی که شهید عارفی رو با همسرشون می دیدم، خیلی محو رفتار ومنش این شهید بزرگوار با همسرشون می شدم ...
برام خیلی جالب بود ،که همیشه احترام خاصی به همسرشون داشتند ، ایشون رو خیلی با مرام می دیدم،خیلی کوتاه می دیدمشون، در حد یه فاصله از در منزلشان تا ماشینشون،
شهید عارفی همیشه وقت تو در و همسایه اگه کسی کمکی می خواست بهشون کمک می کردند، من دوفرزند دارم ،گاهی همسرم راجع به حجاب به من تذکر می دادند اما می گفتم من اینجوریم نمی تونم خودم رو عوض کنم، آخه قبلا یک مانتویی بی حجاب بودم، از وقتیکه آقا مصطفی شهید شدند و اینکه در همسایگی ما بودند دیگه شرم می کردم بد حجاب جلوی خانواده محترم ایشون ظاهر بشم، وا ز زمان شهادت ایشون به من یه تلنگری خورد و با حجاب شدم، از این دلم می سوخت که این جوان هم مثل همه ی جوانان دیگر دارای زن ،زندگی فرزند و...بود. به خاطر ارزشها وبه خاطر امنیت ما،به خاطر اینکه دست شیادهایی مثل داعش به ما نرسه تو غربت جنگیدند وشهید شدند،دیگه نتونستم اون سر و وضع قبلمو تحمل کنم. با توجه به مرامی که ایشون تو دروهمسایه داشتند، شهادت ایشون خیلی برای من گران تمام شدو...
تصمیم خودمو گرفته بودم واز ایشون مددی خواستم برای تحول عظیم درخودم ....وشکر خدا هر روز از این تغییر خوشحال وخرسندم وآرزو میکنم خیلییا که مثل من بودند با یه تلنگر راه درست رو انتخاب کنن، یادوخاطرشون گرامی وشهادت گوارای وجود پاکشون😔🌹
نقل از خانم جوانی در همسایگی شهید مصطفی عارفی
محل شهادت: تدمر
تاریخ شهادت: اردیبهشت۹۵
شادی روح شهداء مدافع حرم صلوات
- ۹۵/۰۸/۳۰