برخی از خصوصیات شهید محمدرضا دهقان امیری
فوق العاده شوخ طبع و خوش خنده بود.
خیییییییلی مهربون و دل رحم...
دنبال حتی کوچکترین کار خیر...
بااااا ادب
بیشتر از سنش مسایل پیرامونش رو متوجه میشد و درک بالایی داشت.
خیلی امروزی بود. به تیپ و ظاهرش ، همونطور که باطن براش مهم بود ، خیلی اهمیت میداد.
مثلا یه نمونه ش: عاشق موهاش بود.
نترررررس و شجاع
برای رفاقت هرچقدر داشت خرج میکرد ، مالی و جانی!
خانواده دوست و عزیزدردونه خونه
خیلی انعطاف پذیر بود ، تقریبا با همه می جوشید.
شدیدا ولایتی بود و مطیع رهبر.
هیاتی بود و هروله کردن تو روضه رو خیلی دوست داشت.
علاقه زیادی به هیات ریحانه النبی (س) و هیات رایه العباس (ع) پیدا کرده بود.
با غیرت
خیلی راستگو بود.
اهل گردش و تفریح
اصلاااا آدم آرومی نبود
خیییییلی صبور بود.
عااااشق شهید رسول خلیلی بود.
امامزاده علی اکبر چیذر ، کهف الشهداء و مقبره الشهدای شهرک شهیدمحلاتی رو خیلی دوست داشت.
اعتقادات مذهبی قلبی اش خیلی زیاد بود ، بدون اینکه تو ظاهر بخواد نشون بده
عاشق عکاسی بود ، خودش می گفت: "آدم باید عکس بگیره یادگاری بمونه که اگر دو روز دیگه نبود ، دو تا عکس ازش باشه."
تا حد زیادی از هیچکس چیزی به دل نمیگرفت ، بدی دیگران رو فراموش میکرد و در مقابل؛ خوبیاشون رو به خاطر میسپرد...
وقتی یکی با رهبر یا سپاه مخالف بود ، اصلا سکوت نمیکرد ولی طوری با زبان و بیانش برخورد و بحث میکرد که طرف مقابل تاثیر منفی نگیره و خودش هم جبهه ی خیلی معترض نمیگرفت.
خادم الشهدا بود...ترک محرمات و انجام واجبات... روی این موضوع با هیچکس شوخی نداشت.
خیلی با معرفت بود ، هر جای زیارتی هم که میرفت پیام میداد و یاد میکرد.
تا جایی که میشد حرفش رو میزد.خیلی رک بود و با کسی رودربایسی نداشت.
به زندگی و زندگی کردن خیلی امیدوار بود و لذت بردن از زندگی رو دوست داشت ولی اصلا از یاد مرگ غافل نبود.
عاشق و سینه سوخته ی حضرت زینب سلام الله علیها بود و برای ظهور آقا صاحب الزمان (عج) عمل رو انتخاب کرد ، تا حرف!... و آخر هم زیر پرچم بی بی موند و شد یکی از علمداران ظهور...
برگرفته از نکته ها و خاطرات بیان شده از دوستان شهید
شهید محمدرضا دهقان
- ۹۵/۰۵/۰۶