بعد از شهادتش فهمیدیم در سوریه چه می کرد؟!...
(شهید رضا بخشی با نام جهادی شهید فاتح) برای بار اول که میخواست برود سوریه نزد من آمد و ماجرا را گفت اما از من قول گرفت به کسی اطلاع ندهم. بیم آن را داشت که خانواده و به ویژه پدر و مادر مانع رفتنش شوند. به او گفتم: «برای چه میخواهی بروی؟ اگر بهخاطر حقوقش میروی این کار را نکن.»
خندید، خندهای که حاکی از این بود که پای اعتقادات در میان است. یک ماه ونیم از نخستین اعزامش گذشت که به مشهد برگشت. از او خواستم کمکم موضوع را به خانواده بگوید و به این ترتیب خانواده از حضور او در سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب(س) باخبر شدند. البته از جزئیات کارش اطلاعی نداشتیم. هرگاه میپرسیدیم آنجا چه میکنی؟ میگفت: «پشت صحنهام و کار خاصی انجام نمیدهم!»
هیچیک از ما و حتی دوستانش نمیدانستند رضا در سوریه سردار است و دست راست ابو حامد فرمانده تیپ فاطمیون (شهید علیرضا توسلی). این را هنگامی دریافتیم که خبر شهادتش را نهم اسفند سال گذشته به ما دادند. مسئولان تیپ گفتند که روی پلاکاردها در کنار اسم رضا بنویسیم «سردار»؛ آن زمان بود که تازه شستمان خبردار شد رضا چه میکرده است.
به نقل از یکی از دوستان شهید
- ۹۴/۰۹/۱۷