مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

بى‌قرار محرم" ..

پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۶:۲۷ ب.ظ


شهید مدافع حرم حسین هریرى به روایت همسر گرامى شهی

بسم رب الشهداء و الصدیقین

"پرچم عباس [ع] تا بالاست در شهر دمشق، سینه چاکانِ حرم آسوده‌تر می‌ایستند؛ (بخش بیستم)، بى‌قرار محرم" ...

این مقام [شهادت] حاصل سال‌ها تلاش و #نوکری در راه اهل بیت [علیهم السلام] بود. سال‌ها #محب ارباب و اهل بیتش [علیهم السلام] بودند. سال‌ها عشق آن‌ها را در دلشان و وجودشان #پرورش دادند. همه و همه دست به دست هم داد تا ایشان فدایی عمه جانمان شود.

🔸یادم هست که در ایام #محرم بی‌قرار بودند و بسیااار گرفته ...

دهه اول ماه محرم سال ۹۵، اولین و آخرین محرمی که با هم برای سیدالشهداء [علیه السلام] عزاداری کردیم بود که ایشان رو بسیار غمگین و گرفته دیدم.

پرسیدم چرا این‌قدر چهره‌ات ناراحت است؟ با خودم فکر کردم شاید از من دلخور باشد.

اما همسرم در جواب گفتند از روز سوم که آب را به روی ارباب بستند حالم این‌طوری میشه ...

و سعی می‌کنم کمتر بخندم، کمتر بخورم و کمتر استراحت کنم. واااقعاً رفتارشون همین‌طور بود. با اینکه ایشان در طول روز آب بسیار می‌خوردند اما در این ایام از آب خوردن اجتناب می‌کردند.

🔺اصلاً استراحت نداشتند و به یک هیئت و مراسم بسنده نبودند، هیئات مختلف می‌رفتیم. چرا که ایشان می‌گفتند باید این‌قدر در بزنیم تا ارباب جواب سلاممان را بدهد. در این ایام، مکان ایشان فقط هیئت‌ها، مداحی‌ها، سینه‌زنی‌ها و حرم رفتن‌ها بود. بدون استثنا سعی می‌کردند هر شب به حرم آقاجان بروند. همیشه می‌گفت باید رزق طول سال خود را در ماه محرم بگیریم. بلافاصله بعد از برگشت از محل کار برای آماده کردن هیئت، برای مراسم شب و نوکری به مساجد و حسینیه‌ها می‌رفتند و بعد از آن دنبال من می‌آمدند و با هم برای عزاداری می‌رفتیم و بعد از اینکه چندین هیئت سینه می‌زدیم، در دل شب به حرم اقا علی بن موسی الرضا [علیه السلام] می‌رفتیم و تا اذان صبح انجا بودیم. دو سه ساعتی بیشتر استراحت نمی‌کردند و باز به محل کار می‌رفتند. برنامه زندگی ایشان در ایام محرم این بود. استراحت برایش بی‌معنا بود. گاهی نگران سلامتی‌اش می‌شدم اما باز با خودم می‌گفتم نوکری برای ارباب، توانش رو هم به انسان می‌دهد. چه بهتر که در راه نوکری برای اربابمان باشد.

 @labbaykeyazeinab

  • خادم اهل بیت (ع)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">