مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

خاطره ای از شهید صدرزاده (3)

چهارشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۵، ۰۷:۵۱ ب.ظ

میگفت: یکسال از آخرین و اولین باری که دیدمش میگذشت و هربار میرفتم منطقه سراغش رو میگرفتم و اگه جایی ازش صحبت میشد یه جوری صحبت میکردم که انگار یه عمرِ میشناسمش.

واقعیتش هم همین بود همون یه شب برام مثل یه عمر لذت بخش بود. تا اینکه اینبار دیدمش.

اولین بار گذری همدیگه رو دیدیم. میگفت سمتش نرفتم، میترسیدم منو یادش نباشه. از عمار شنیده بودم که افغانی نیست و بچه بسیجیه و بچه ی شهریار. تا اینکه بالاخره تو جلسه قبل عملیات دیدمش.

سید ابراهیم با یکی از دوستاش بود و من هم با عمار نگام به نگاهش گره خورد لبخندی زدم و سلام کردم نفهمیدم اصلا جوابم رو داد یا نه ولی مطمئن بودم منو یادش نمیاد.

میگفت جلسه شروع شد و من هم یه گوشه از حواسم به سیدابراهیم بود.

طرح ها که داده شد گفتن خب کسی نظری نداره؟

سید ابراهیم با جسارت دستش رو بلند کرد و اجازه گرفت و شروع کرد به حرف زدن.

میگفت بلند شد و اشکالاتی که به نظرش میرسید رو جسورانه ولی در نهایت احترام گفت، حتی شاید یه جاهایی صداش هم بلند میشد ولی در کمال احترام حرف میزد.

گفت: 120 تا نیرو به من بدین ما میزنیم هدف اول رو میگیریم، شما فقط سریع پشت ما رو پر کنید، بلافاصله میریم برای هدف بعدی فقط اگه ازمون نیرویی شهید یا مجروح شد تکمیلمون کنید، ماهم کسی رو بر نمیداریم، حتی اگه خودمم شهید یا مجروح شدم نمیذارم کسی بهم دست بزنه، سریع میریم سمت هدف بعد، اجازه نمیدیم دشمن خودش رو جمع و جور کنه، شما فقط پشت ما رو پر کنید ...

میگفت حیرون بودم از این بشرآدم جنگ ندیده ای نبود که معنی تیر و ترکش و انفجار رو ندونه، اهل عقب نشستن و فرمان دادن هم نیست خودش نفر اوله. پس با چه شهامتی میگه من میرم تو دل دشمن شما فقط پشتم رو پرکنید.

میگفت باید خمپاره کنارت خورده باشه، باید تیر بیست و سه بالا سرت ترکیده باشه،باید صفیر چهارده و نیم رو که از کنارت رد میشه رو شنیده باشی تا بفهمی تو دل دشمن زدن یعنی چی، خط شکن بودن یعنی چی . اونجاست که مرد از نامرد تشخیص داده میشه.

طرحش رو قبول نداشتم و نداشتن ولی تو دلم به جسارت و شجاعت و توکلش حسابی غبطه خوردم و آفرین گفتم

انگار روز به روز قرار بود مهر سید ابراهیم تو دلم بیشتر رخنه کنه و من رو شگفت زده ی خودش.

میگفت اون شب نشد باهاش حرف بزنم تا اینکه ...

"نقل از صفحه یکى از دوستان شهید"

  • خادم اهل بیت (ع)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">