جوانها در قبال انقلاب احساس تکلیف کنند
پای صحبت خواهر شهید مدافع حرم حسین دارابی؛
جوانها در قبال انقلاب احساس تکلیف کنند
همیشه آرزوی شهادت در سر داشت. در دعای دست با صدایی حزین دعای «اللهم ارزقنا شهادت فی سبیلک» را زمزمه میکرد. میخواست راه اربابش حسین بن علی(ع) را ادامه دهد. آخرش هم در یک شب پر ستاره تابستانی به سمت بهشت بال گشود و برای همیشه به آسمانها پرکشید. آری نوزدهم مرداد سال 94 بود که نام حسین دارابی در لیست شهدای مدافع حرم قرار گرفت. در اینجا گفتگویی داریم با خانم «امالبنین دارابی» خواهر این شهید سرافراز.
به عنوان یک خواهر حسین دارابی را چگونه معرفی میکنید؟
مهربان، صبور، شجاع و عاشق اهل بیت(ع).
وقتی متوجه شدید قرار است به سوریه برود، نگران نشدید؟
چرا خیلی نگران شدم ولی هیچ وقت مانع رفتنش نشدم. چرا که حسین هدف داشت و هدفش هم بسیار مقدس و باارزش بود.
به نظر شما کدام ویژگی حسین دارابی را لایق شهادت کرد؟
احترام زیادی که برای پدر و مادر قائل بود. همیشه سعی میکرد آنها را راضی نگه دارد. بعد از این ویژگی به نظر من عامل دیگری که باعث شد به این مقام رفیع برسد، مانوس بودن با قرآن و عمل به دستورات این کتاب آسمانی بود.
فکرمیکردید حسین روزی به شهادت برسد؟
این موضوع زیاد دور از ذهن نبود. چرا که همیشه آرزو داشت شهادت در راه خدا نصیبش شود. این یک سال آخر هم هر وقت میرفت سوریه منتظر شنیدن خبر شهادتش بودیم. همیشه دعا میکرد که خدایا مرگ من را شهادت در راه خودت قرار بده.
خبر شهادت حسین را از چه کسی شنیدید؟
برادرم حسین بر اثر عارضه شیمیایی اول مرداد نود و چهار ازسوریه برگشت و تا نوزدهم مرداد در بیمارستا بستری بود و در همانجا و به دور از همرزمانش به آرزوی همیشگیاش که شهادت بود رسید. خبر شهادت حسین را به صوورت تلفنی از عمو جانم شنیدم.
بهترین خاطرهای که از شهید دارید؟
همه لحظاتی که حسین پیش ما بود جزو خاطرات خوب و شیرین زندگی من است. مخصوصا وقتی که تو جمع خودمانی خانواده از خاطرات بچهگی میگفتیم و میخندیدیم. لحظاتی که با او درد دل میکردم. این خاطرات خوش را هرگز از یاد نخواهم برد.
یک جمله از شهید؟
یک روز به او گفتیم اطرافیان میگویند چرا حسین به سوریه که اینقدر موقعیت خطرناکی دارد، میرود. گفت من از دشمن ترسی ندارم به قول رهبرم هرجا اسلام در خطر باشه آنجا خط مقدم است. جملهای از برادرم که در این باره میگفت و همیشه در ذهنم است این بود که حرف مردم مهم نیست مهم رضایت ارباب است.
فرازی از وصیت نامه شهید؟
وصیتی به بچه حزب الهیها میکنم و آن این است که در قبال انقلاب و کار احساس تکلیف کنند و ننشیند گوشهای و نگاه کنند ومشکلات را گردن دیگران بیاندازند.
در دانشگاه افسری امام حسین (ع) و دانشگاه افسری امام علی(ع) درس خواندن و بعد از گذراندن دورهها آموزشی به عنوان یگان ویژه به عضویت سپاه قدس در آمدند.
از شهید حسین دارابی یادگاری هم باقی مانده است؟
بله یک دختر به نام فاطمه ثنا و یک پسر به نام محمد حسین که بعد از شهادت پدرش به دنیا امد.
رابطه شهید با فرزندشان چطور بود؟
حسین آقا عاشق بچهها بود. هرجا بچه نوزادی را میدیدید این بچه را بغل می کرد. ولی وقتی دختر خودش تازه به دنیا آمده بود تصمیم گرفت به سوریه برود. به فاطمه ثنا هم به شدت علاقه داشت. ولی انگار هدف مهمتری داشت که به خاطر آن از دختر شیرین زبان و دوست داشتنیاش دل برید.
چند سال در جبهه سوریه رفت و امد داشت؟
تقریبا چهارسال. از سال 90 تا سال نود و چهار بعد از تولد چهار سالگی فاطمه ثنا.
به عنوان خواهر شهید بفرمائید چگونه میتوانیم راه شهدا رو ادامه داد؟
به نظر من خواهران با حفظ حجاب فاطمیو مردان با غیرت علوی میتوانند راه شهدای راه اسلام را ادامه بدهند. چرا که شهدا برای دفاع از ناموس شیعه حضرت زینب(ع) و دفاع از نوامیس وطنشان با دشمن جنگیدند و در این راه از همه تعلقات دنیایی دل بریدند و جان خود را در این راه فدا کردند.
- ۹۷/۰۱/۲۳