خاطرات پدرشهید مدافع حرم مهدی طهماسبی
بسم رب الشهداء
خاطرات پدرشهید
مدافع حرم مهدی طهماسبی :
درتاریخ۱۳۶۱/۱۰/۱۷ به واسطه آشنایی با برادر خانمم درسپاه با همسرم ازدواج نمودم، و بعد از ۱۵ روز راهی جبهه های حق علیه باطل گردیدم، از درگاه خداوند تقاضا نمودم که فرزند اولم پسر باشد تا در غیابم به امورخانواده رسیدگی نماید، تا اینکه ماههای بارداری همسرم آغاز گردید و درتاریخ ۱۳آبانماه دربیمارستان پارس اهواز بستری گردیدند، شب حدودساعت۱۰ پرستار بیمارستان ناگهان خبر آورد که بندناف دورگردان نوزاد تاب خورده واحتمال دارد که خفه شود، مدتی بعد بدنبال دکتر میگشتند و میگفتند حال مادرش خراب است و به خون نیازدارد، حقیر هم با توجه به وضعیت نگران کننده پیش آمده تنهاراه چاره راتوسل به امام زمان دیدم،به نمازخانه بیمارستان رفتم ودورکعت نمازحاجت خواندم وامام زمان راواسطه نمودم تاازدرگاه خداوندطلب یاری وکمک نمایند،من هم نام نوزادرابنام آقاامام زمان (عج)مهدی قراردهم،بعدبه بخش زایشگاه برگشتم،پرستاربخش مژده دادند که خطربرطرف شده ونیازبه خون نمیباشد،ونوزادمتولدشده پسرمیباشندبروبرایمان شیرینی بیاور،خلاصه میوه باغ زندگیمان آقامهدی درساعت۱:۴۵ شب۱۴ آبانماه سال۶۲ در شهر اهواز در زایشگاه بیمارستان پارس تحت نظر دکتر محمدرضا خلفی چشم به جهان گشود.
درسال۸۱ وارد دانشگاه افسری امام حسین(ع) اصفهان شدند و آموزشهای سخت پاسداری را طی نمودند، یکبار که به مرخصی آمدند مشاهده نمودم که در وسط صورتش خط سیاهی از خون مردگی بوجود آمده به اوگفتم، صورتت چی شده؟ گفت یک شب که رزم شبانه داشتیم و درحال استراحت در آسایشگاه بودیم، مربیانمان به ماتک زدند و هنگام خروج از آسایشگاه بدلیل تاریکی شدید صورتم به کابل سیم بکسل تله شده در محوطه برخورد نمود، میگفت تازه حالاخوب شده است.
شهدای مدافع حرم قم
@sh_modafeharam_qom
- ۹۵/۰۸/۱۴