مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

مدافعان حرم (پروانه های شهر دمشق)

در این وبلاگ شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) معرفی می شوند.

در این وبلاگ سعی می شود با معرفی شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، گوشه ای از رشادت های این غیور مردان به تصویر کشیده شود.

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

خاطره ایی ازشهیداحمدمکیان

شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۱۷ ب.ظ


تدمر برج ۴ پارسال

یه سری ارتفاع دست ما بود سمت چپ ارتفاعات با فاصله شاید ۵ کیلومتر یه جاده بود که اونور جاده   باغ و خونه بود که دست داعش بود اون شب یه سری مزرعه سمت داعش به علت اصابت مواد منفجره آتیش گرفته بود.

شب بود با شهید اَحـــــمدمکیان و برادر ابوعلی بودیم داشتیم از سوی ارتفاعات میرفتیم سمت مقر چون احتمال زیاد دیده شدن بود مجبور بودیم چراغ خاموش حرکت کنیم درحال حرکت بودیم دیدیم هی داریم به مزرعه آتیش گرفته نزدیک تر میشیم چون تو روز اون منطقه رو دیده بودیم یه سری باغ و خونه به چشممون خورده بود دیدیم داریم به یه سری خونه و باغ هم نزدیک میشیم  یه لحظه هر سه تامون ساکت شدیم ابوعلی وایساد بهم نگاه میکردیمُ هر ستامون خندیدیم گفتیم چیکار کنیم  شهید احمد گفت: میریم توکل به خدا  

ابوعلی هم گفت آره بریم خلاصه حرکت کردیم ولی دیدیم جلوتر یه عده آدم با ریش های یکم بلند بدون لباس نظامی اومدن بیرون باز یه تامل کردیم سلاح هامون  آماده شلیک بود توکل کردیم و جلوتر رفتیم نزدیکشون شدیم دیدیم عکس العملی برای دستگیری ما نشون نمیدن.

 تازه فهمیدیم که وارد نزدیک ترین خط به دشمن که خط حزب اللّه بود شدیم. اوناهم فقط نیگامون میکردن ابوعلی از جلوشون دور زد گفت: سلام علیکم اِشلونک داشتیم میمُردیم از خنده آخرشم برگشتیم تو مسیر خودمون و به راهمون به سمت مقر ادامه دادیم.

یـــــــــــادش بخیر....

شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا


  • خادم اهل بیت (ع)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">