خاطره ای از دوست و همرزم شهید مدافع حرم محمدحسین سراجی
شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۶، ۰۷:۰۲ ب.ظ
یادم اربعین سال گذشته رفتم باهاش خداحافظی کنم داشتم میرفتم کربلا گفت التماس دعا بعدش برگشت گفت فلانی انشاءالله اربعین جنازه من بر میگرده برا تشیع، قرار بود قبل اربعین عازم بشه که افتاد عقب
شب آخر که باهم پادگان بودیم تا قبل نماز مغرب وعشاء ما خبر نداشتیم حسین هم فردا میره سوریه موقع نماز بود فهمیدیم با ناراحتی بهش گفتیم چرا به ما نگفتی قرار بود باهم بریم گفت انشاءالله دفعه بعد باهم میریم ولی آخرش ی جمله گفت خیلی عجیب بود گفت من میدونم زنده بر نمیگردم شهید میشم.
https://telegram.me/joinchat/C9nfRDyiUT9Ge3dS7KO61g
شھداے مدافـــع حـــرم قــــمــ
- ۹۶/۱۱/۲۸