خاطره ای از سردار همدانی3
اوایل جنگ سوریه، که هنوز نامی از داعش به میان نیامده بود و جنایات مخالفین بشار اسد آشکار نشده بود، یکی از مسئولین در ختم یکی از شهدای مدافع حرم، به تمسخر و خیلی آهسته، گفت: "طفلک برای دفاع از بشار اسدی کشته شد که توی ارتشش نماز خوندن هم ممنوعه. لااقل مخالفین بشار نماز میخونن!"
به نظرم حاج حسین شنید، اما با اینکه مسئله را میدانست به روی خودش نیاورد.
چند سال گذشت و حاج حسین بعد از چند سال خون دل خوردن و جنگ تمام عیار در سوریه به ایران برگشت. سخنرانی های مختلفی در مورد جنگ سوریه انجام داد. اما یکی از قسمت های ثابت سخنرانی، که وقتی تعریف میکرد برق شعف و شادی در چشمانش دیده میشد و معلوم بود از اینکه زحمات و صبرش نتیجه داده، خوشحال است، این جملات بود:
" در یک ارتشی رفتیم که برای نماز خواندن، تنبیه اخراج را قرار داده بودند! چه اتفاقی افتاد که فرمانده این نیروها امروز پشت سر حاج قاسم سلیمانی نماز جماعت میخواند؟ و در ماه رمضان روزه میگیرد؟چه اتفاقی افتاده که امروز وقتی به پادگانها میرویم، فرمانده لشگر گارد، مهر کربلا برای نماز ما میآورد؟ "
" رحمت خدا بر شهید همدانی و بر همهی مجاهدان راه حق "
- ۹۵/۰۳/۲۸