خاطره ای از شهید ابوالفضل راه چمنی
جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۰۵ ق.ظ
یادم می آید روزی وارد اتاق شد درحالیکه تازه وضو گرفته بود حدود نیم ساعت مانده بود تا اذان ظهر
ابوالفضل همیشه آستین های لباس سربازی امام زمانش را وقتی وضو میگرفت بالا نگه میداشت تا دستهایش خشک شود.
بعد کمی با هم حرف زدیم...
نیم ساعت گذشت بلند شد برای نماز حرکت کنیم ...
مهر و تسبیح و قرآنش را برداشت و با هم از اتاق خارج شدیم.
من وضو نداشتم ، با من سمت وضوخانه آمد...
و به من گفت :
چقدر زیباست زمانیکه وضو داری ، برای نماز وضو بگیری.
نقل ازهمرزم شهید
کانال شهید @abolfazlrahchamani
بانک اطلاعات شهدای مدافع حــــــرم
@Shohadaye_Modafe_Haram