خاطره ای از شهید حامد جوانی
بسم رب الشهدا
بار اولی که عازم سوریه شد اواخر دی ماه ۹۳ بود و حضورش در سوریه مصادف با حضور شهید عباس عبداللهی بود.
حامد وقتی از سوریه برگشت جدای از اتفاقات و سختی های سوریه خیلی تحت تأثیر شهادت حاج عباس قرار گرفته بود.
تعریف میکرد؛ دو، سه روز قبل شهادت شهید عبداللهی، حاج عباس پیش ما بود و دورهم بودیم و صحبت می کردیم. حاج عباس یه موتوری هم داشتن که همیشه هرجا میرفتن همراهشون بود.
موقع عملیات تو شرایط سختی قرار گرفته بودن و دشمن محاصره کرده بود برای این که رزمنده ها از معرکه دشمن دور بشن حاج عباس و دوستشون اونجا می مونن تا تیراندازی کنن تا رزمنده ها عقب نشینی بکنن. به قدری مقاومت می کنن که در نهایت به شهادت میرسن.
حامد میگفت: همیشه خدا رو شکر می کنم که حاج عباس و دوستشون زنده دست داعشی ها نیوفتادن.
حامد به حاج عباس خیلی علاقه داشت و شهادت حاج عباس به قدری رو روحیه حامد تأثیر گذاشته بود که شور و شوقش به شهادت بیشتر شده بود که در نهایت بعد چند ماه از شهادتشون آسمانی شد.
منبع:
کانال شهید حامد جوانی
@alamdar13
- ۹۴/۱۱/۲۴