خاطره ای از شهید دهقان امیری به روایت خواهر شهید
جمعه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۵۱ ب.ظ
هدیہ تولد برام یک رم هشت گیگ خرید.
تلاش کرده بود با سلیقه کادو پیچ کنه .اما این طور نبود .
هدیه رو باز کردم یک تکه کاغذ لای اون بود .
چند بیت شعر که قافیه اش ، نام من بود .
با تعجب پرسیدم :
دوبیتی با قافیه اسم من گفتی ؟
ملتمسانه از من خواست صداش و درنیارم .
شعرِ یکی از دوستاش بود که برای همسرش سروده بود و همنام من بود .
راوی : خواهر شهید مدافــع حــرم
" محمد رضا دهقــــان "
@khadem_shohda
خــــادم الــشهــــدا
نشر معارف شهدا در تلگرام.
- ۹۵/۰۵/۱۵