خاطره ای از شهید مجید سلمانیان - فرستاده مخاطبین وبلاگ
پنجشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۰۳ ق.ظ
بسم الله النور
یادم هست شیخ مجید چه پرانرژی و غیرتی بود و چقدر به امر به معروف و نهی ازمنکر معتقد بود در روز13 فروردین سال 92 که شیفت حوزه بودم و ایشان جانشین عملیات آن حوزه بود از طریق بیسیم وبا رمز مراصدا زد و همینکه شناختمش انگار دنیایی را بهم داده بودند آمد و باهم به گشت زنی منطقه رفتیم توی مسیر همش از شهادت حرف میزد و میگفت میشه توی یکی از این ماموریتها شهید بشیم .گفتم من از خدامه ولی کو شهادت برای من !
نگاه محکم و پرمعنایی کرد و گفت بخواهی میشود کی بهتراز ما
بلی او خواست و خواستنه شد و رفت و من ماندم و کوله باری از خاطرات و غم فراغ دوست ...
- ۹۶/۰۶/۱۶