خواب برادر بزرگوار ابوعلی
خواب شهید صابری رو دیدم بدون معطلی پریدم بغلش انگار که منتظر بود نتونستم خودم و کنترل کنم و گریه ام گرفت.
جوری که پاهام شل شد نزدیک بود بیفتم زمین که محکم منو بغل کرد سرپا نگه داشت.
بهش گفتم غلامحسین داداش ابراهیم کجاست؟گفت جاش خوبه.
گفت به من قول داده بود اربعین بریم کربلا.
سید ابراهیم یه روز ازخواب بلند شد و گفت ابو علی خواب دیدم اربعین باهم داریم میریم کربلا پیاده.
دیشب اندر خواب دیدم من شهیدی از دمشق
یک شهید راه بی بی مرشد و استاد عشق
خواب دیدم بیقرارم بیقرار مصطفی
من پر از اشک و عزا و داغدار مصطفی
خواب دیدم خیره بر مهدی شدم با چشم تر
او در آغوشم گرفت و من شدم بیتاب تر
خم شدم در هم شکستم زیر بار این فراق
او مرا محکم گرفت و گفتمش این گونه باز
تو بگو اکنون خبر از سید ابراهیم من
از برادر همسفر هم کیش و هم آیین من
گفت جایش خوب و عالی و دعا گوی شماست
حال، سید عزت و شفیع و الگوی شماست
کانال شهید مهدی صابری
@Shahid_Saberi
- ۹۴/۱۲/۱۸